آینده آینده اندیشی در ایران در نگاه دکتر علی پایا
نوشتار زیر قسمتی از مقاله «ملاحظاتی انتقادی در باب آینده اندیشی در حوزه علوم و فناوری های نوپدید و رویکردهای معطوف به توسعه»، نوشته دکتر علی پایا از دغدغهمندان بحث آینده پژوهی در ایران است که در همایش آینده پژوهی،فناوری و چشم انداز توسعه ارائه شده است. معرفت علمی آینده پژوهی
آینده پژوهی
آیندۀ آینده اندیشی در ایران ؛ دکتر علی پایا
آینده اندیشی و آینده پژوهی
آینده اندیشی، در معناي فنی کلمه، چنان که به نحو ضمنی اشاره شد، یک حوزه نوظهور معرفتی است که از ترکیب و پیوند چند رشته مختلف شکل گرفته و دامنه کاربرد آن همه قلمروهاي تکاپوهاي عملی و نظري آدمی را در بر می گیرد.
با توجه به جوان بودن حوزه آینده اندیشی و نوپایی برخی زیر مجموعههاي آن نظیر آینده نگاري، تجربههاي سنجیده بومی در کشورهاي مختلف میتواند به غناي این تکاپوي نظري و جلوههاي عملی آن کمک کند. معرفتشناسان در بحثهاي تخصصی خود، این نکته را به خوبی مدلل ساختهاند که کثرتگرایی معرفتی و تنوع و افزونی ایدهها و آرا، به شرط آنکه معیارهایی دقیق و کارآمد براي سنجش و ارزبابی و نقادي آنها به کار گرفته شود، شانس دستیابی به راه حلهاي مؤثر را به مراتب در مقایسه با رویکردهاي معرفتی تکروانه افزایش میدهد.
آینده پژوهی در ایران
در ایران توجه به آینده اندیشی و حوزههاي متفرع بر آن، عمدتاً به صورت علاقه و ابتکار برخی از اشخاص و با حمایت محدود پارهاي از نهادها ظهور یافته است. اما با توجه به شرایط خاص این کشور و موقعیت ویژه آن در عرصههاي ژئوپولیتیک، اقتصاد و فرهنگ بینالمللی، ضرورت برقراري ارتباط نظاممند و مؤثر میان این کوششهاي متفرق و ایجاد یک نظام شبکهاي و متعامل میان آنها به منظور افزایش بازده و کارایی فعالیتهایی که در قلمرو کلی آینده اندیشی صورت میگیرد، بیش از بیش برجستگی پیدا میکند.
گسترش نگاه آینده اندیشانه در میان اقشار و گروههاي مختلف در جامعه وظیفهاي است که پیش و بیش از هر نهاد دیگر بر عهده علوم انسانی و اجتماعی قرار دارد. اما حاملان این علوم نیز به نوبه خود براي جلب اعتماد و احترام و مشارکت همکاران خویش در دیگر قلمروها و حوزههاي علمی و فناورانه میبایست با کوششی در خور، خود را با تازهترین موازین و دانشها و روشهاي معرفتی آشنا کنند و به مدد این قابلیتهاي تازهیاب، باب همزبانی را میان خود و اصحاب دیگر حوزهها و قلمروها خواه در عرصههاي آکادمیک و خواه در نهادهاي دولتی و خواه در بخش خصوصی بگشایند.
آینده پژوهی
آینده اندیشی و شعبههاي آن میتوانند در تصحیح دیدگاههایی که در حال حاضر در خصوص توسعه اقتصادي، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در میان برخی از گروهها و افراد به چشم میخورد به عنوان یک عامل مؤثر مورد استفاده قرار گیرد.
تجربههاي فرانسه و آمریکا که در این مقاله به اجمال مورد اشاره قرار گرفتند بر این نکته تأکید داشتند که اتخاذ رویههاي تحولگرایانه و فروکاهنده در قبال مسئله پر اهمیت توسعه، یعنی توسعه را (در هر قلمرویی که محل نظر است) تنها در قالب یک عامل مورد توجه قرار دادن، میتواند به بروز کاستیها و عوارض جدي در عرصههاي مختلف اجتماعی منجر شود. یک نمونه برجسته شکست این قبیل رویکردها را میتوان در دیدگاههاي ایدئولوژیک لیبرتارینها در خصوص اهمیت مطلق بازار، شاهد مثال آورد که در دوره ریاستجمهوري رونالد ریگان در آمریکا و نخستوزیري مارگرت تاچر در انگلستان دنبال شد و تبعات نامطلوب آن تا سالهاي سال در هر دو کشور مشهود بود.
برنامهریزیهاي سنجیدهاي که با بهرهگیري حساب شده از رویههاي آیندهاندیشانه به انجام برسد میتواند از این نقیصهها و نقطه ضعفها تا حد زیادي اجتناب ورزد. اما کاربرد صحیح این روشها در گرو درك درست از معرفتهاي علمی است.
آینده پژوهی؛ گام اول معرفت فرارشتهای
آینده اندیشی و آینده نگری
ترویج معرفت علمی (در معناي عام این واژه که همه عرصههاي نظري و عملی از جمله فلسفهها و فناوریهایی که به آینده اندیشی ارتباط مییابد را نیز در بر میگیرد) امري است که به نوبه خود نیازمند برخورداري از دانش تخصصی و تجربههاي مناسب است.
رشد موزون معرفت و ایجاد زمینه براي نوآوریهاي مفهومی و موضوعی و تمهید مقدمه براي اتخاذ مناسبترین تصمیمات و تدوین کارآمدترین استراتژیها در عرصههاي متفاوت، در گرو شکل دادن به زیستبوم معرفتی- نظري بهینهاي است که در آن، اجزای گوناگون زیستبوم به شیوهاي سازنده و با بهرهگیري از رویکرد متکی به عقلانیت نقاد و با درسگیري از تجربههاي متنوع در درون و بیرون زیستبوم، شرایط مناسب براي به منصه ظهور رسیدن ظرفیتهاي پنهان در دل مجموعه را فراهم میسازند.
۰ دیدگاه