در ذهن اکثر افراد، معنای سواد اینگونه تعریف میشود؛ توانایی خواندن و نوشتن. هر کس که بتواند متنی را بخواند و یا مختصری دربارهی خود بنویسد، باسواد شمرده میشود. البته اگر بخواهیم تعریف دقیقتری از سواد ارائه دهیم، بهتر است به تعریف یونسکو (UNESCO) از سواد استناد کنیم.
یونسکو سواد را اینگونه تعریف میکند:
سواد، تداوم یادگیری و مهارت در خواندن، نوشتن و استفاده از اعداد در طول زندگی است.
البته از نظر یونسکو، سواد بخشی از مجموعه مهارتهای بزرگتری است که این مهارتها شامل مهارتهای دیجیتال، سواد رسانه، آموزش برای توسعهی پایدار و مهارتهای خاص شغلی میشوند. از سال ۲۰۱۲، یونسکو مفهوم تازهای از سواد به نام سواد آیندهها (Futures Literacy) ارائه داده است. سواد آیندهها به افراد کمک میکند تا بفهمند آینده چگونه در کاری که انجام میدهند، نقش دارد. برخورداری از سواد آیندهها، خلاقیت را تقویت کرده و همچنین انسانها را در آماده شدن برای تغییرات، جلوگیری از شکستها و ارائه ایدههای جدید یاری میکند.
سواد آیندهها چیست؟
سواد آیندهها مهارتی است که هر کسی میتواند به آن دستیافته و بهتر است بگوییم باید آن را به دست آورد.
مطالعه بیشتر: سواد آیندهها
در دنیای کسبوکار، سواد آیندهها به افراد و سازمانها کمک میکند تا هنجارها و سوگیریها را برای مقابله با چالشهای تجاری مدرن به چالش بکشند. یکی از چارچوبهای که برای پیادهسازی سواد آیندها تدوین شده است، چارچوب سواد آیندههای ریل میلر (Riel Miller) رئیس بخش سواد آیندههای یونسکو است. با استفاده از چنین چارچوبهایی، سازمانها و شرکتها میتوانند از آن برای ایجاد نوآوری در سازمانهای خود استفاده کرده و از منافع آن بهره ببرند. اما استفاده از چارچوبهای سواد آیندهها به همین راحتی نبوده و چالشهای زیادی وجود دارد که سازمانها در پیادهسازی این چارچوبها با آن دست و پنجه نرم میکنند. قبل از این که بخواهیم با این چالشها آشنا شویم، بهتر است با چندین مفهوم مرتبط دیگر با سواد آیندهها آشنا شویم.
مطالعه بیشتر: ۱۰ مزیت آیندهنگاری استراتژیک برای سازمانها
مطالعات آیندهها
اولین واژه، مطالعات آیندهها یا همان آینده پژوهی (Futures Studies) است. مطالعات آینده به فرآیند مطالعهی سازمانیافته و منظم آینده به منظور ارائهی روشهایی برای تصمیمگیری آگاهانه در مورد آینده اشاره دارد. آیندهنگاری (Foresight) به فرآیند اعمال مطالعات آینده در افق زمانی بلندمدت، معمولا افقهای زمانی ۵، ۱۰ و یا ۲۰ ساله اشاره دارد. به طور معمول از آیندهنگاری برای برنامهریزی و آمادهسازی به منظور تداوم یک کسبوکار استفاده میشود. در ادامهی بحث، به بررسی چالشهای پیادهسازی آیندهنگاری، سواد آیندهها و همچنین بهبود محیط یادگیری به منظور استفاده از این فرآیندها خواهیم پرداخت.
مهمترین چالشهای پیادهسازی آیندهنگاری در کسبوکار
به استناد گزارشها و مقالات متعددی که در این زمینه به چاپ رسیدهاند، سازمانها در پیادهسازی آینده نگاری در کسب و کار با طیف گستردهای از چالشهای ریز و درشت مواجه هستند که استفاده از آیندهنگاری را برای آنها دشوار میسازد. یکی از چالشهایی شناخته شده در زمینهی پیادهسازی آینده نگاری در کسبوکارها، تفکر کوتاه مدت (Short termism) میباشد.
تفکر کوتاه مدت
سازمانها بیشتر به جای این که آیندهی خود را در نظر بگیرند و با استفاده از فرآیند آینده نگاری خود را برای مواجهه با آینده آماده کنند، بینش و درکی کوتاه مدتتر اتخاذ کرده و به بلندمدت به اندازهی کافی نمیپردازند. تفکر کوتاه مدت تنها یکی از چالشهای پیشروی پیادهسازی آینده نگاری در سازمانهاست. برای داشتن درک بهتری از موانع پیشروی آینده نگاری، بهتر است که نگاهی به جدول شمارهی ۱ داشته باشید. در این جدول، مهمترین چالشهای شناسایی شده به همراه افرادی که این چالشها را شناسایی کردهاند، آورده شده است.
تفکر حبابی
چالش بعدی شناسایی شده، تفکر حبابی (Bubble Mentality) است. ذهنیت حبابی به ذهنیتی اشاره دارد که با اعتماد بیش از حد به زمان حال و عدم آگاهی از پتانسیل تغییر، مشخص میشود. این امر میتواند منجر به کندی واکنش سازمانها به روندها یا چالشهای جدید شود و در نهایت میتواند آنها را در برابر خطرات، آسیبپذیر سازد.
با توجه به موانع شناسایی شده قبلی برای توسعه آینده نگاری در سازمانها، میتوان موانع را برای بهبود محیطهای یادگیری در این سازمانها بیشتر بررسی کرد. وقتی این موانع را با هم نگاه کنیم، به عنوان نقطه شروعی برای بررسی چالشهای دستیابی به سواد آیندهها عمل میکند.
مهمترین چالشهای بهبود محیط یادگیری در سازمان
توانایی سازمان برای یادگیری یک مزیت رقابتی حیاتی است. بنابراین، شناسایی موانعی که مانع توسعه محیطهای یادگیری در سازمانها میشوند ضروری است. چندین نویسنده در این زمینه موانع کلیدی را برای ایجاد محیطهای یادگیری سازمانی شناسایی کردهاند که در سطوح فردی، گروهی و سازمانی به هم مرتبط هستند. این موانع در جدول شمارهی ۲ خلاصه شدهاند.
فقدان انگیزه
برای توضیح بیشتر در مورد چالشهای توسعه محیطهای یادگیری در سازمانها، مهم است که بدانیم فقدان انگیزه در میان کارکنان یک موضوع پیچیده است. انگیزه شخصی برای یادگیری اغلب با پیشرفت شغلی و فرصتهای رشد مرتبط است اما اگر سازمان نتواند چنین فرصتهایی را فراهم کند، میتواند به مانع مهمی برای یادگیری تبدیل شود. در چنین مواردی، کارکنان ممکن است شور و اشتیاق برای یادگیری مؤثر را نداشته باشند.
دشواری اندازهگیری ارزش یادگیری
چالش دیگر، دشواری اندازهگیری ارزش یادگیری است. عدم حمایت مدیریت یکی دیگر از چالشهای اصلی است، زیرا میتواند سازمان را از ادغام یادگیری در شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) و ساختارهای تشویقی باز دارد. این موضوع میتواند تضاد بین ماهیت نامشهود یادگیری و نمرات بهره وری ایجاد کند و اولویت بندی یادگیری در سازمان را دشوار سازد. علاوه بر این، ریزش زیاد کارکنان میتواند منجر به از دست رفتن دانش شود. ساختارهای سازمانی سلسله مراتبی نیز میتواند چالش مهمی برای یادگیری به عنوان یک سازمان باشد. همچنین اگر کارکنان مایل به پذیرش شکست نباشند، یادگیری در یک گروه حتی چالش برانگیزتر میشود و مانعی برای سازمان در درس گرفتن از اشتباهاتش و ایجاد پیشرفت میشود.
مهمترین چالشهای توسعهی سواد آیندهها در سازمانها
با شناسایی ۱۱ چالش برای پیادهسازی آینده نگاری و همچنین ۱۲ چالش در بهبود محیط یادگیری در سازمانها، در این قسمت به بررسی این فرضیه خواهیم پرداخت که به علت وابستگی و نزدیکی سواد آیندهها به آینده نگاری، چالشهای مرتبط به توسعهی سواد آیندهها در سازمانها مشابه چالشهای آینده نگاری و محیط یادگیری در سازمانها خواهد بود. برای بررسی صحت و سقم این فرضیه، مطالعات موردی زیادی صورت گرفت. جدول زیر، نتایج خروجی یکی از این مطالعات موردی است. مطالعهای که در آن یک سازمان در مدت ۳ روز، با چارجوب سواد آیندهها و توسط برگزاری آزمایشگاه سواد آیندهها آشنا شد. تعداد افراد شرکت کننده در این آزمایشگاه ۲۵ نفر بود و نتایج جدول زیر از نقطه نظرات این افراد به دست آمده است.
فقدان تجربه
فقدان تجربه در استفاده از یک چارچوب، برای مثال چارچوب سواد آیندهها، یکی از مهمترین چالشهایی شناسایی شده در پیاده سازی سواد آیندهها در سازمان بود. آشنایی ضعیف با چارچوب سواد آیندهها در کنار سطح بلوغ پایین سازمانها، مانعی مضاعف بر سر راه سواد آیندهها است.
فقدان مدلهای ذهنی
دیگر چالش شناسایی شده در این مطالعه، فقدان مدلهای ذهنی (Mental Models) است. این امر باعث میشود تا توسعه دادن سواد آیندهها در سازمانها با مشکل مواجه شود. از یکی از شرکتکنندگان در آزمایشگاه سواد آینده نقل قول میشود که آیا سواد آیندهها راه دیگری برای مطالعهی آینده است یا یک تغییر پارادایم؟
فقدان اندازهگیری
فقدان اندازهگیری، چالش دیگری است که در این زمینه شناسایی شد. اندازه گیری تأثیر سواد آیندهها پیچیده است زیرا تعیین کمیت ارزش آن یا تأثیر آن بر نتایج کسب و کار آسان نیست، سواد آینده ممکن است با ویژگیهای شخصیتی اساسی و مهارتهای ذاتی مانند خلاقیت مرتبط باشد.
فقدان شفافیت در سرمایه گذاری
چالش بعدی که هم در توسعهی محیط یادگیری در سازمان و هم در پیادهسازی آینده نگاری وجود داشت، فقدان شفافیت در سرمایهگذاری است. در این مورد، تعیین کمیت و میزان بازگشت سرمایه امری پیچده است و بازگشت سرمایه عملا در زمان نامعلومی در آینده صورت میگیرد. در واقع ما نمیدانیم که اگر هزینهای برای پیاده سازی سواد آیندهها انجام دهیم آیا باید امیدی به بازگشت این سرمایه گذاری داشته باشیم یا صرفا هزینهای بی دلیل بوده است.
فرهنگ سازمانی
چالش نهایی، فرهنگ سازمانی است. مطالعهی آینده ممکن است با راه و روشی صورت بگیرد که با فرهنگ یک سازمان، ناسازگار و به اصطلاح غریبه باشد. این چالش همچنین در بهبود محیط یادگیری در سازمان وجود داشت. مقاومت در برابر تغییر نشاندهندهی عدم پذیرش تجربیات و اتفاقات جدید است و این امر سبب میشود تا پیادهسازی قابلیتهای جدیدی مانند سواد آیندهها در یک سازمان با چالش رو به رو شود.
به طور خلاصه، پیچیدگی چارچوب سواد آینده ها و فقدان تجربه در کار با این مفهوم میتواند سازمانها را از تخصیص منابع به آن منصرف کند. این امر میتواند منجر به آن شود که سازمانهای مقاوم در برابر تغییر، هیچ سودی در یادگیری سواد آینده ها نبینند.
مفهوم سواد آیندهها هنوز در ابتدای راه است و به تازگی در لیست علاقهمندیهای آینده پژوهان قرار گرفته است. آینده پژوهی باید ترویج شود و سواد آیندهها ابزار فوق العادهای برای این ترویج است. آینده پژوهان مجهز به سواد آیندهها هستند و همین امر آنها را برای مواجه با دنیای پیچیدهی آینده آماده میسازد. بدین جهت است که از میان رهبران و مدیران ارشد سازمانها، آنهایی که میخواهند آینده پژوهان سازمان خود باشند لاجرم باید افراد با سوادی باشند. منظور سواد آیندهها است یعنی افرادی که توانایی استفاده از آینده را دارند.
شما در برخورد حتمیتان با آینده، توانایی بهرهگیری از آن را دارید؟
منبع:
۰ دیدگاه