آینده پژوهی بهعنوان ابزاری برای مواجهه با عدم قطعیتهای آینده، در حوزههای مختلف از مدیریت تا سیاستگذاری کاربرد گستردهای یافته است. مقالهای منتشرشده در نشریه Futures، با مرور نظاممند مطالعات پیشین، به بررسی انواع سناریونگاری، روشها و اثربخشی آنها پرداخته است. این مطالعه چالشهایی نظیر ابهام مفهومی، تنوع روششناختی و کمبود شواهد تجربی در مورد اثربخشی سناریو نگاری را مورد توجه قرار داده و راهکارهایی برای بهبود این حوزه ارائه میکند.
سناریو نگاری: ابزاری برای آینده پژوهی
سناریو نگاری، که گاهی با عناوینی چون برنامهریزی سناریو یا تفکر سناریویی نیز شناخته میشود، روشی برای ساخت روایتهای محتمل از آینده است که به سازمانها کمک میکند تا برای ریسکهای کوتاهمدت (مانند سیل، بیماریهای همهگیر، یا بحرانهای مالی) و تحولات بلندمدت (مانند تغییرات اقلیمی یا پاسخهای اجتماعی به سیاستهای سلامت) آماده شوند. این روش، با به چالش کشیدن وضعیت موجود، به تصمیمگیری استراتژیک در شرایط عدم قطعیت یاری میرساند. مقاله با اشاره به افزایش استفاده از سناریونگاری در رشتههایی چون مدیریت، سلامت و سازگاری با اقلیم، به سه چالش اصلی این حوزه اشاره میکند: نبود تعریف مشترک از سناریو، تنوع روشهای به کار رفته و کمبود شواهد در مورد اثربخشی آن. با این حال، یافتههای اخیر نشان میدهند که پیشرفتهایی در رفع این چالشها حاصل شده است.
مطالعه بیشتر : سناریو از تحلیل داده تا داستان سرایی
مطالعه بیشتر : نگاشت شبکه سناریو؛ رویکردی متفاوت در برنامه ریزی بر پایه سناریو
تعریف سناریو در آینده پژوهی
یکی از مشکلات اصلی سناریونگاری، فقدان تعریف واحد از مفهوم سناریو بوده است. این مقاله با تحلیل ۱۳ مرور نظاممند، نشان میدهد که تعاریف سناریو بهتدریج به سمت همگرایی پیش میروند. سناریوها بهعنوان مجموعهای از روایتهای متمایز توصیف میشوند که آیندههای مختلف را با تمرکز بر عوامل خارجی و عدم قطعیتها ترسیم میکنند. این روایتها، که معمولاً بازه زمانی ۳ تا ۲۰ سال را پوشش میدهند، نه برای پیشبینی دقیق آینده، بلکه برای افزایش آگاهی از ممکنات مختلف و بهبود عملکرد سازمانی طراحی میشوند. تعریف پیشنهادی اسپانیول و رولند (۲۰۱۹)، که سناریو را دارای ویژگیهای زمانی، روایی و متمایز میداند، با یافتههای این مرور همخوانی دارد. این همگرایی مفهومی، گامی مهم در کاهش ابهام و تقویت کاربرد آینده پژوهی در عمل است.
مکاتب سناریو نگاری و روشهای ساخت سناریو
سناریو نگاری به سه مکتب اصلی تقسیم میشود: منطق شهودی (ILM)، آیندهنگری (La Prospective) و روندهای تعدیلشده احتمالی (PMT). مکتب منطق شهودی، که ابتدا در برنامهریزی دفاعی آمریکا توسعه یافت، بر روشهای کیفی و مشارکت گروهی از کارشناسان داخلی و خارجی متکی است. این مکتب با استفاده از طوفان فکری و بحث، سناریوهایی روایی و بدون احتمال وقوع مشخص میسازد. مکتب آیندهنگری، که توسط میشل گوده پایهگذاری شد، ترکیبی از تحلیلهای کیفی و کمّی را به کار میگیرد و با تمرکز بر تحلیل ساختاری و مدلسازی ریاضی، سناریوهایی با احتمال وقوع مشخص تولید میکند. مکتب PMT، که کاملاً کمّی است، بر تحلیل روندها و تأثیر رویدادهای غیرمنتظره تمرکز دارد و از تکنیکهایی مانند تحلیل تأثیر روند و تحلیل تأثیر متقابل استفاده میکند. این تنوع مکاتب، اگرچه انعطافپذیری سناریونگاری را افزایش داده، اما به سردرگمی کاربران منجر شده است. مقاله پیشنهاد میکند که با شفافسازی انتخاب روشها بر اساس هدف و زمینه، این مشکل کاهش یابد.
ویژگی | منطق شهودی (ILM) 🧠 | آیندهنگری (La Prospective) 📈 | روندهای تعدیلشده (PMT) 📊 |
رویکرد | کیفی و مشارکتی | ترکیبی (کیفی و کمّی) | کمّی و تحلیلی |
خاستگاه | برنامهریزی دفاعی آمریکا | فرانسه (توسط میشل گوده) | آیندهپژوهی و تحلیل روند |
روش اصلی | طوفان فکری، بحث و مشارکت کارشناسان | تحلیل ساختاری و مدلسازی ریاضی | تحلیل تأثیر روند (TIA) و تحلیل تأثیر متقابل (CIA) |
خروجی | سناریوهای روایی و داستانی (بدون احتمال وقوع مشخص) | سناریوهای توصیفی یا هنجاری (با احتمال وقوع مشخص) | سناریوهای توصیفی بر پایه دادهها و احتمالات |
تکنیکهای سناریونگاری و کاربرد آنها
یک بررسی جامع از مقالات مروری نشان میدهد که در حوزه سناریونگاری، ۲۹ تکنیک مجزا وجود دارد که میتوان آنها را در هشت گروه اصلی (مانند قضاوت، مدلسازی و تحلیل روند) دستهبندی کرد. این شناسایی حاصل یک مطالعه دومرحلهای بوده که تکنیکها را از مقالات استخراج و سپس در پایگاه Web of Science ردیابی کرده است. یافتههای کلیدی نشان میدهد که تکنیکهای جدیدتری مانند سناریوهای پویا و نقشههای فازی شناختی که مبتنی بر دادههای کمی و کیفی هستند، محبوبیت زیادی پیدا کردهاند. این روشها با قابلیت شبیهسازی و تحلیل روابط پیچیده، برای برنامهریزی استراتژیک بسیار مفیدند. با این حال، ابزارهای کلاسیک مانند تحلیل PESTEL و ماتریس GBN همچنان پایههای اصلی سناریونگاری محسوب میشوند.
نکته مهمی که مقاله به آن اشاره دارد، لزوم شفافیت در شرح فرایند است؛ زیرا توضیح دقیق مراحل، کلید خلق سناریوهای منسجم و مؤثر است.
مطالعه بیشتر : نقدی بر روش سناریو در آینده پژوهی
مطالعه بیشتر : برنامه ریزی مبتنی بر سناریو
اثربخشی سناریو نگاری: شواهد و نظریه
یکی از ضعفهای سناریونگاری، کمبود شواهد تجربی در مورد اثربخشی آن است. تنها چهار مرور از ۱۳ مورد به ارزیابی اثربخشی پرداختهاند. گزارشها اغلب به موارد موفقیتآمیز، مانند استفاده شرکت شل از سناریو نگاری، محدود شده و از تحلیل شکستها غفلت کردهاند. شواهد تجربی موجود، مانند آزمایشهای شومِیکلر (۱۹۹۳)، نشان میدهد که سناریونگاری میتواند تفکر را گسترش دهد و از سوگیریهایی مانند اعتماد به نفس بیش از حد جلوگیری کند. از منظر نظری، سناریونگاری سه مزیت اصلی دارد: بهبود فرایند تصمیمگیری با ارائه استراتژیهای تابآور، تقویت یادگیری سازمانی از طریق مشارکت و شناسایی مسائل جدید از طریق تبادل دانش. این مزایا از طریق مکانیزمهایی مانند به چالش کشیدن مدلهای ذهنی، تقویت خلاقیت و افزایش حساسیت به تغییرات محیطی محقق میشوند. مقاله پیشنهاد میکند که گزارشهای آینده با شرح دقیق اهداف، فرایند و نتایج، به تقویت شواهد اثربخشی کمک کنند.
چالشها و پیشنهادات برای بهبود آینده پژوهی
سناریونگاری با نقدهایی مانند محدود بودن دامنه سناریوها و عدم آزمون انسجام داخلی آنها روبهروست. برای رفع این مشکلات، استفاده از تکنیکهایی مانند تحلیل ذینفعان، ماتریس انسجام و تمرکز بر انگیزههای انسانی پیشنهاد شده است. همچنین، گزارشدهی شفافتر، شامل شرح کامل اهداف پروژه، مراحل اجرا و نتایج، برای افزایش اعتبار و قابلیت تکرار ضروری است. چارچوب ارائه شده در مقاله، که معیارهایی برای ارزیابی جامعیت گزارشها ارائه میدهد، میتواند بهعنوان نقطه شروعی برای بهبود گزارشدهی عمل کند. علاوه بر این، توجه به سطوح مختلف عدم قطعیت (آماری، سناریویی و گسترده) و انتخاب تکنیکهای مناسب برای بازههای زمانی کوتاه، میان و بلندمدت، به اثربخشی سناریونگاری کمک میکند.
نتیجهگیری: آینده پژوهی برای تصمیمگیری بهتر
آینده پژوهی و سناریو نگاری ابزارهایی قدرتمند برای آمادهسازی سازمانها در برابر عدم قطعیتهای آینده هستند. این مرور نظاممند نشان داد که با وجود پیشرفت در تعریف سناریوها و شفافسازی روشها، همچنان نیاز به شواهد تجربی بیشتر و گزارشدهی دقیقتر وجود دارد. با پذیرش تنوع مکاتب و تکنیکها و تمرکز بر مشارکت ذینفعان و مدیریت خلاقانه عدم قطعیت، سناریونگاری میتواند به بهبود تصمیمگیری استراتژیک و افزایش تابآوری سازمانی کمک کند. آینده پژوهی نهتنها به پیشبینی آینده، بلکه به ساخت آیندهای پایدارتر و آگاهانهتر یاری میرساند.
منبع : Types of scenario planning and their effectiveness: A review of reviews
۰ Comments