https://iranianfuturist.com

ترمی که گذشت فرصتی بود تا کلاسی داشته باشم در دانشکده مدیریت دانشگاه اصفهان تحت عنوان سیستم‌های پویا. در طول ترم، دو کارگاه کوچک در بین دانشجویان برگزار شد تا آنچه آموخته بودند را بیازمایند. نوشته زیر گزارش یکی از این کارگاه‌ها به قلم سینا محمودی یکی از دانشجویان خوش ذوق کلاس است.

یکشنبه‌ها ساعت دو بعد از ظهر کلاسی متشکل از سی و اندی دانشجوی مدیریت با گرایشات صنعتی، بازرگانی و دولتی به استادی دکتر محسن طاهری تشکیل می‌شود.

این بار اما کلاس متفاوت بود. کارگاه طراحی ایده‌های خلاقانه با رویکرد سیستمی متشکل از گروه‌های حداقل چهار نفره، که هر گروه موظف بود به صورت توافقی پیامی واضح را به تصویر بکشد. پیامی که باید در آن از مفاهیم از پیش تعیین شده‌ای استفاده می‌شد و نگاه سیستمی به یک مسئله می داشت.

با توجه به زیاد بودن انتخاب‌ها، گزینش یک ایده متفاوت بنظر کار ساده‌ای می‌رسید. اما مشاهدات صورت گرفته خلاف این موضوع را نشان داد. هدف از تشکیل این کارگاه طراحی خلاقانه یک پوستر تبلیغاتی با طعم تفکر سیستمی بود، که گویا در همان وهله اول در انتخاب ایده‌ها خلاقیت آنچنانی دیده نمی‌شد و اغلب کلمات انتخاب شده توسط گروه‌ها یکسان بود.

کلاس سیستم های پویا دکتر محسن طاهری دمنه

کار تیمی در کلاس سیستم‌های پویا

محیط زیست، تکنولوژی و سلامت بیشترین کلمات انتخابی بودند، که هر کدام به گونه‌ای متفاوت به تصویر کشیده شده بودند. اغلب دغدغه‌ها و هم و غم دانشجویان مربوط به استفاده افراطی از تکنولوژی به گونه‌ای مخرب، از بین رفتن محیط زیست در صورت عدم استفاده بهینه از آن و نادیده گرفتن سلامت جسم و روح بود.

در ادامه هر گروه به توضیح ایده‌های خود پرداخت، جلسه نقد و بررسی شکل گرفت و گروهی از دانشجویان از یک کلاس دیگر به طرح‌ها امتیاز دادند.

گویا انتظارها آن‌گونه که توسط استاد پیش گرفته شده بود، تحقق نیافت.
البته این رضایت نسبی را می‌توان از آن جهت توجیه کرد که این کارگاه در نوع خود جدید بود و ما اولین گروهی بودیم که همچین سبکی از کلاس را تجربه می‌کردیم.

اما سؤالاتی که بهتر است به آن فکر کنیم:
چه تعداد از ما واقعاً به محیط زیست اهمیت می‌دهیم!؟ و چقدر در صرفه جویی کردن نقش فعالی را بازی می‌کنیم!
چه میزان به درست مصرف کردن آب که در حال حاضر به یک معضل در جامعه ما تبدیل شده جامه عمل می‌پوشانیم!!؟
چه اندازه باور داریم که تکنولوژی اکنون به یک درد اجتماعی تبدیل شده است!!؟
چقدر به سلامت فکری و جسمی خودمان اهمیت می‌دهیم؟!
آیا ما جز آن دسته از افرادی هستیم که همیشه در جیبمان جعبه پند و نصیحت برای دیگران داریم اما خودمان گوشمان بدهکار نیست!؟
آیا ما فقط در پی عیب جویی کردن از دیگرانیم که ای تو درست مصرف کن
فلانی بسه باگوشی کار کردن
آدم… چرا به فکر سلامتیت نیستی!!
و خودمان را خارج از رعایت کردن این قوانین می‌بینیم!؟
پاسخ دادن به این قبیل سؤالات به عهده هر شخص است.

اما در حاشیه این کارگاه به نظر چیزی جذاب‌تر هدف واقعی این کلاس بود.

نوشته مرتبط: مدیریت تحول؛ درسی که آینده پژوهان می‌دهند

تفکر سیستمی کلاس سیستم های پویا

پیشنهاد می‌کنم در کلاس‌های دانشگاهی برخی جلسات را کارگاهی برگزار کنید…

در ابتدای مجلس هم‌کلاسی‌ها با این سؤال که مگر اینجا دبستان است که مداد رنگی و آبرنگ بیاریم!، یکدیگر را تا کلاس همراهی می‌کردند.

در نگاه اول همه به این ایده خندیدم ولی در ناخودآگاه در پس ذهنمان نسبت به آنچه قرار است در کلاس رخ بدهد، رضایت داشتیم.
بعد از تقسیم شدن گروه‌ها، دانشجویان برای انتخاب ایده‌ها به بحث و گفتگو نشستند. اگر کمی دقت می‌کردیم انگار همه واحدهای درسی که گذرانیده بودیم به نوعی در این کارگاه دیده می‌شد. از نوآوری و سیستم گرفته تا رفتار گروهی، تحقیق در عملیات تا قدرت رهبری و یا حتی بی‌میلی افراد در مشارکت برای پیشبرد اهداف گروهی.

بعضی گروه‌ها بیش از یک نقاشی داشتند و بعضی دیگر به تنهایی یک گروه شده بودند و بعضی‌ها اصلا در جریان کلاس نبودند.

با همه اینها انرژی وصف ناشدنی دانشجوها و احساس رضایت از کاری که در حال انجام دادن آن بودند را با هیچ واژه‌ای نمی‌توان توصیف کرد.

کلاس تفکر سیستمی، سیستم های پویا

خلاقیت، تفکر انتقادی، همکاری تیمی و ایجاد ارتباط موثر مهارت‌هایی که در کارگاه می‌آموزیم.

دوری در میان گروه‌ها زدم و از حس حال آن روز پرسیدم، اغلب دید مثبت داشتند. مثل جملات زیر:

۱. خوب بود، روحیه بخش بود، رقابت بین بچه‌ها جالب بود.

۲. خوش گذشت، هیجان کلاس تا ساعت‌ها بعد هم همچنان بود.

۳. حس قشنگی بود، استاد خوب، دوستان خوب، بهترین کلاس تا به الان.

۴. جذاب و خوب بود، باعث ارتقای خلاقیت و حس اتحاد و هم‌بستگی شد.

۵. در کل خوب بود، باعث شد از مغزمون استفاده کنیم بعد این همه ترم.

۶. تفکر جمعی، هم افزایی، مشارکت در کار …  عالی بود.

۷. خلاقیتمون به چالش کشیده شد. اتحاد موقت بین بچه‌ها خوب بود.

۸. حال نکردم … بچه بازی بود بیشتر.

اما آن روز حس و حال همه ما خوب بود…

۲ دیدگاه‌ها

  1. حسین جمالی

    سلام دکتر.
    تغییر حس و حال اعضای کلاس نشانه ی خوبی برای یه شروع خوبه و امیدوارم با انرژی و دانشی که شما دارید مستدام باشه. اگه تصویری از کار عملی اونا وجود داشت و صلاح دونستید برام بفرستید تا فضای کلاس رو مجسم کنم.
    ما رو از تجربه خودتون بی بهره گذاشتید. امیدوارم این فرصت بزودی فراهم بشه.

    پاسخ
    • محسن طاهری

      سلام آقای جمالی خوب هستید؟
      بله از خروجی کار فکر می کنم خود دانشجویان عکس تهیه کردند من حتما سفارش می کنم که برای شما ارسال بشه و حتی شما اگر نیاز دارید بتونید با بعضی از بچه ها مستقیم صحبت کنید

      پایدار باشید.

      پاسخ

یک دیدگاه بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *