چشم اندازسازی و برنامه ریزی

۱۰ مهر ۱۳۹۳ | مبانی آینده پژوهی

پروژه‌های امروز که پدیده‌های نوظهور را ایجاد می‌کنند، نیاز به چشم‌ اندازی دارند تا بدانند که این فن‌آوری‌ها چه تغییراتی را ایجاد خواهند کرد. یک چشم انداز به تیم پروژه کمک می‌کند که نتایج قابل حصول را تجسم و هدف ملموسی را تعریف کنند. این دیدگاه موضوع پروژه را مشخص می‌کند. هم‌چنین به سهام‌داران، ذی‌نفعان و مخاطبان هدف، کمک می‌کند آن‌چه را برای آن‌ها تغییر خواهد کرد، بهتر درک کنند. برای مثال، «سخنرانی انسان در ماهِ» جان اف کندی رئیس جمهور آمریکا در سال ۱۹۶۱، این گروه‌ها را برای «آن‌چه قرار است باشند» بهتر آماده می‌سازد.

روش‌هایی وجود دارد که تیم پروژه می‌تواند به منظور ایجاد یک دیدگاه در چشم اندازسازی به کار برد. برخی از این روش‌های در زیر ارائه شده اند:

چشم اندازسازی دستورالعملی

چشم اندازسازی دستورالعملی سطح بالا را تنظیم می‌کند و تصویری متقاعد کننده از یک حالت آینده مطلوب را از طریق تصاویر و داستان‌ها خلق می‌کند. این چشم اندازسازی مزایا را مشخص می‌کند و برای تاکید بر سفر مورد نیاز برای چشم انداز، رو به عقب کار می‌کند. درست مانند یک فیلم‌نامه مصور یا به story board. در فیلم‌نامه مصور یا استوری برد نشان داده می‌شود که چگونه یک داستان به فیلم ترجمه می‌شود. چشم انداز نیز مانند یک فیلم‌نامه باید نشان دهد که چطور مراحل پروژه تا رسیدن به هدف مطلوب طی می‌شوند.

چشم انداز سازی و برنامه ریزی

برنامه ریزی از طریق سناریو پردازی آینده

برنامه ریزی از طریق سناریو پردازی آینده، ابزار برنامه ریزی بسیار مفیدی است. مجموعه‌ای از حالات نهایی را در نقطه‌ای در آینده (n سالِ پیش رو) ایجاد می‌کند. سپس از طریق فرآیندی تکراری که گام‌هایی را که ممکن است منجر به آن سناریو شود، دوباره ردیابی می‌کند، رو به عقب کار می‌کند (از گام آخر(سناریو) به گام اول). به طور معمول، ممکن است در جستجوی اتفاقات معنی‌داری باشیم که گام مشخصی را ممکن می‌سازد. با انجام چنین کاری می‌توان اتفاقات الزامی (must happen) را مشخص کند که پس از آن یک سازمان می‌تواند بر آنها نظارت کند.

نوشته مرتبط: برنامه ریزی مبتنی بر سناریو

برنامه ریزی استراتژیک

برنامه‌ریزی استراتژیک، محیط‌های رقابتی حال و گذشته؛ روندها، دستورات و فرضیات در خصوص صنعت مربوطه؛ قدرت‌ها، ضعف‌ها، فرصت‌ها و تهدیدهای سازمانی (SWOT)؛ اولویت‌های استراتژیک و موجودی‌های اوراق بهادار؛ و مدیریت هم‌راستا با استراتژی را برای استراتژی‌ها و برنامه‌های کنشی متمرکز بر اهداف دارای ارجحیت، تجزیه و تحلیل می‌کند.

نوشته مرتبط: چگونه بدانیم آیا برنامه استراتژیک ما واقعا استراتژیک است؟

بسیاری از صنایع به طرز موفقیت ‌آمیزی از تکنیک‌های بالا به منظور چشم انداز سازی و برنامه ریزی  استفاده کرده‌اند. برجسته‌ترین آنها کمپانی نفتی Royal Dutch/Shell است که برنامه ریزی سناریوی آینده را، با به کارگیری موثر آن در اجرای استراتژی‌ها قبل از تحریم نفت عربی در دهه ۷۰ میلادی و مجددا قبل از سقوط قیمت نفت در دهه ۸۰ میلادی، مشهور و محبوب ساخت.

صنعت دیگری که چشم اندازسازی آینده را به کار برد، صنعت خودروسازی است که به طور منظم، خودروهای مفهومی ایجاد می‌کند، نمونه‌ای آزمایشی که برای نمایش دادن یک مفهوم، سبک جدید، فن‌آوری و … استفاده می‌شود. خلاصه آنکه پروژه‌های امروز که فن آوری‌های نوظهور را ایجاد می‌کنند، نیازمند تجسم سازی پروژه هستند، اینکه چه چیزی را به دست خواهند آورد، نتایج قابل حصول آن، و هدف را تعریف می‌کنند. حتی اگر یک دیدگاه نوظهور آن است که سرعت تغییر به سمت آینده تسریع خواهد شد، اما تاریخ به ما هشدار می‌دهد که از این فرض اجتناب کنید که چشم اندازهای مربوط به آینده به سرعت به واقعیت خواهند پیوست.

۱ دیدگاه

  1. سعید موسوی مدنی

    – چشم انداز سازی، تصاویر و داستانها
    آیا چشم انداز سازی صرفا بر آینده مرجّح سوار می‌شود؟ آینده‌ای که حاصل اسطوره و استعاره است، لزوما در دسترس است؟
    در حالی که چشم انداز به ویژه اگر حاصل تحلیل SWOT باشد، آرمانی قابل حصول بوده و به نوعی اهداف جسورانه تلقی می‌شود.
    به عبارتی چشم انداز وجه اشتراک تمام سناریوهایی است که برآمده از روندها، رویدادها، فعالیتها و استعاره‌ها (مقاله اسلاتر) است.
    با احترام فراوان

    پاسخ

یک دیدگاه بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *