رهبران: مشکلی نیست که همه چیز را ندانید

۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ | مبانی آینده پژوهی

این روزها آنچه بیش از پیش از رهبران کسب‌و‌کار می‌شنویم این است که احساس می‌کنند از حاشیه امن خود خارج و وارد شرایط بی‌ثبات و ناپایداری شده‌اند. اما واقعاً راه‌حل چیست؟

اخیراً مدیرعامل شرکتی اعتراف کرده است که به دلیل تحولات سریعی که در شرکت او اتفاق می‌افتند و همچنین پیدایش تکنولوژی‌ها، مشتریان و مدل‌های کسب‌‌و‌کار جدید، اعتماد به نفس او به شدت کاهش پیدا کرده است. اگرچه این فرد در زمینه‌ی کاری خود حرفه‌ای است و تخصص کافی دارد؛ اما هنوز هم مردد است که آیا خواهد توانست خودش را با ماهیت چالش‌هایی که مدیران عموماً با آن‌ها مواجه می‌شوند و از زندگی کاری تا زندگی شخصی آن‌ها را در بر می‌گیرند، مطابقت دهد یا خیر؟

اما این مدیر، تنها کسی نیست که با این مشکل روبه‌رو است. امروزه مدیران و رهبران بیش از پیش معترفند که احساس می‌کنند از حاشیه امن خودشان خارج شده و در وضعیت نامشخصی قرار گرفته‌اند. این مدیران گله‌مندند که بیهوده جان می‌کنند؛ به این صورت که ۷ روز هفته به صورت ۲۴ ساعته به سختی و در محیطی مملو از اطلاعات و برنامه‌های کاری، فعالیت می‌کنند، ولی در نهایت نتایج ضعیفی به دست می‌آورند.

به پایان رسیدن دوران آشفته، نیازمند رهبرانی تحول‌گرا است که آنقدر به پیچیدگی‌های درونی خود بیفزایند که بتوانند به نحوی تأثیرگذارتر از این دوران گذر کنند. برای این منظور، باید خودِ درونی‌مان را تقویت کرده و پرورش بدهیم تا پیچیدگی‌های موجود، ساده‌تر جلوه کنند و بتوانیم با اهداف مشخص‌تر، شفافیت، آرامش درونی و تأثیرگذاری بیشتری رو به جلو قدم برداریم. این خود درونی جدیدی که آن را تقویت کرده و پرورش داده‌ایم، به جای آنکه به خاطر چالش‌ها، خودمان و یا عادت‌هایمان مستأصل و نا امید شود، تلاش می‌کند که بتوانیم با عادت‌هایمان کنار بیاییم.  

در ادامه‌ی این نوشتار به ۵ تمرین شخصی اشاره می‌کنیم که به داشتن ذهنیت لازم برای رهبری مؤثر در دوران تحول کمک می‌کنند. این موارد سنگ بنای پرورش مهارت‌های درونی هستند.

۵ تمرین شخصی در جهت داشتن ذهنیت لازم برای رهبری موثر

۱- برای اینکه سریع‌تر حرکت کنید، باید زمانی را هم برای توقف در نظر بگیرید.

زمانی که مشغول انجام وظایف یا فعالیت‌های خود هستید، توقف هم داشته باشید. این کار یک عملکرد غیره‌منتظره و دور از انتظار است. مدیران می‌توانند با استفاده از آن، زمان کافی برای قضاوت آگاهانه، تفکر بدیع و عملکرد سریع و هوشمندانه، داشته باشند.

۲- جهل خود را بپذیرید.

ایده‌های خوب و جدید ممکن است از هرجایی ریشه بگیرند. رقبا در صنایع دیگر ظاهر می‌شوند و یک محصول فناورانه می‌تواند شکل کسب‌و‌کار شما را دچار دگرگونی کند. در چنین دنیایی، یکی از روش‌های بسیار مهم و مؤثر که باعث کشف ایده‌های ابتکاری، غیرمنتظره و خارق‌العاده می‌شود؛ گوش دادن و فکر کردن به ایده‌ها و حرف‌ها در جایگاه کسی است که هیچ چیز نمی‌داند.

۳- چارچوب سؤالات را به طور اساسی تغییر دهید.

یکی از راه‌های درک الگوهای پیچیده‌ای که باعث ایجاد مشکلات و همچنین احتمالات نوظهور می‌شوند؛ این است که ماهیت سؤالاتی که از خودمان می‌پرسیم را تغییر دهیم. با پرسیدن سؤالات چالشی از خودتان، می‌توانید مشکلاتی که در مدل‌های ذهنی شما وجود دارند را رفع کنید.

۴- مسیر را مشخص کنید؛ نه مقصد را.

با وجود سیستم‌های پیچیده و دوران پیچیده‌ای که در آن زندگی می‌کنیم؛ راه‌حل‌ها عموماً واضح و آسان نیستند. به جای اینکه صرفاً به تیم خود بگویید که از نقطه‌ی الف به نقطه‌ی ب برسند، در طی این مسیر به آن‌ها ملحق شوید تا با یکدیگر بتوانید آینده‌ا‌ی الهام‌بخش را تصویر کنید. خود و گروهتان را با دیدگاهی هدفمند و نه صرفاً دستاوردها، هدایت کنید. به جای اینکه بگویید “در نهایت، چه چیزی به دست می‌آوریم؟” بهتر است بپرسید: “گذشته از اهداف و معیارها، چطور می‌توانیم مطمئن باشیم که موفق خواهیم شد؟”

۵- خود و راه‌حل‌هایتان را بررسی کنید.

شکست‌های ساده، سریع و کوچک از وقوع فاجعه‌های ناگوار و بزرگ‌تر پیش­گیری می‌کنند. توجه کنید که این نکته برای شما و شرکتتان می‌تواند بسیار کارآمد باشد. فقط کافیست خودتان را مانند یک آزمایشگاه زنده در نظر بگیرید تا از این طریق کار رهبری یک شرکت در حال تحول برای شما هیجان‌انگیز شود و هیچ ترس و استرسی از این بابت نداشته باشید.

این روش‌ها، اکسیری جادویی برای حل تمامی مشکلات نیستند، بلکه مجموعه‌ای از معیارها و ملاک‌ها را ارائه می‌دهند که به هم مرتبط هستند و نباید به‌کارگیری آن‌ها را دست کم بگیریم. عملکرد آگاهانه و منظم در استفاده از این روش‌ها، می‌تواند به ما در پیشرفت کردن ورای جزئیات روزمره، هدایت مؤثرتر تیم و همچنین شناسایی چشم‌انداز رقابتی شرکت با دیدی خلاقانه‌تر کمک کند.

در ابتدای این نوشتار به یک مدیرعامل اشاره کردیم که راجع به توانایی خودش در مطابقت یافتن با چالش‌های پیچیده‌ای که شرکت با آن‌ها مواجه شده بود، تردید داشت. باید بگوییم که اگر مدیران و رهبرانی که با این دست مشکلات دست و پنجه نرم می‌کنند، از روش‌هایی که در این متن به آن‌ها اشاره شد استفاده کنند، با گذشت زمان خواهند توانست بر این موانع فایق آیند و اعتماد از دست رفته‌ی خود را برگردانند. بنابراین، اگر درباره‌ی موضوعی یا چالشی اطلاعات نداشتید، هیچ مشکلی وجود ندارد. مهم این است که خودباوری خودتان را از دست ندهید و با در نظر گرفتن ایده‌های دیگران، راه‌حل موردنظرتان را پیدا کنید.

منبع:

https://www.mckinsey.com

۰ دیدگاه

یک دیدگاه بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *