امروز صبح که نیت نوشتن این متن را در سر داشتم، خودآگاه یا ناخودآگاه در ذهنم فرضهایی بود که مرا برای انجام تصمیمی که گرفته بودم قانع میکرد. مثلاً فرض کرده بودم که اینترنت رو به راه است، برای شرکتی که از آن خدمات هاست و سرور تهیه کردهام، مشکلی پیش نیامده و خود وبسایت «یادداشت های یک آینده پژوه» هم هنوز وجود دارد. خوشبختانه بخت با من یار بود و همه فرضهای من درست از آب در آمدند و من حالا در حال نوشتن این متن هستم.
همه زندگی شخصی، اجتماعی و سازمانی ما به همین صورت پیش میرود. ما فرضهایی در مورد روندها و رخدادهای آینده داریم و بر پایه این فرضها برنامهریزی و عمل میکنیم. خوب حالا ممکن است برخی از این فرضها نقض شوند. مثلا من برای مدتی اینترنت نداشته باشم. کمی عصبی میشوم اما باز با این فرض که احتمالاً این مسئله به زودی حل خواهد شد، سعی میکنم متنی که میخواهم منتشر کنم را یک بار دیگر بخوانم، به آیکون اینترنت در تسکبار لپ تاپم نگاه کنم و منتظر باشم.
نقض برخی فرضها انگار مشکل خاصی ایجاد نمیکند. اما برخی فرضها حتی آنهایی که در نظام فکری ما بدیهی پنداشته میشوند، در صورت نقض یا تغییر میتوانند کل برنامهریزیهای ما برای آینده را زیر سؤال ببرند. از این منظر است که ما به روشی نیاز داریم تا بعد از تدوین یک برنامه بتوانیم آن را از منظر پابرجایی و تابآوریِ فرضهای بنیادین آن، ارزیابی کنیم. چنین فرضهای حیاتی و مهمی به اصطلاح فرض باربر نامیده میشوند (مثل ستونهای باربر ساختمان که همه وزن ساختمان بر روی دوش آنهاست). حالا اگر یک فرض باربر آسیبپذیر شد باید حتما در برنامه تجدید نظر کرد.
فرایند برنامهریزی بر پایه فرض
برنامهای که به ما در شناخت فرضها کمک میکند، برنامهریزی فرض بنیاد یا برنامهریزی بر پایه فرض (Assumption Based Planning) نامیده میشود. به واقع این روش یک نوع پسابرنامه (Post Planning) است و کمک میکند تا برنامههای ما زیستپذیرتر و پابرجاتر شوند.
مطالب مرتبط:
برنامهریزی فرض بنیاد؛ رویکردی نوین برای شناسایی مفروضات و کاهش انحرافات بودجهای
در لینک زیر ارائهای از این روش به طور خلاصه آمده است. این ارائه در درس روشهای آینده نگاری در مقطع کارشناسی ارشد آینده پژوهی در دانشگاه اصفهان تدریس شده است.
۰ دیدگاه