«اصلاحیهای روز آمد: از زمان تدوین متن زیر مدت زیادی گذشته است و تا امروز همه چیز تغییر کرده است. به قول آقای تافلر حتی نوشتن در مورد آینده هم تاریخ انقضا دارد چه برسد به نوشتهی زیر که یک متن انتقادی و بیشتر درد و دلی است با خانواده آیندهپژوهی ایران. از آن زمان تا امروز وضعیت آموزش آیندهپژوهی در ایران بهتر شده است. سرفصل های آینده پژوهی در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری کاملاً بازنگری و به روز شدهاند و اساتید جوان فارغ التحصیل دانشگاههای معتبر کشور و علاقهمندان آیندهپژوهی جانی تازه در این کالبد دمیدهاند. به هر حال حیفم آمد نوشته منقضی زیر را حذف کنم، زیرا تاریخی است از آنچه بر این رشته گذشته است و شاید برای آیندگان آموزنده باشد».
و اما اصل متن…
درست نمیدانم چه کسی و با چه نیتی ایده راهاندازی رشته دانشگاهی آیندهپژوهی را در ایران مطرح کرده است. اما آنچه هویدا است، اول اینکه قبل از راهاندازی این رشته، بودهاند کسانی که در کشور ما به نیکویی در زمینههای مختلف دست به آیندهپژوهی زدهاند و دوم اینکه ما هنوز در ابتدای راه هستیم و این یعنی اهمیت صد چندانِ نهادن خشت اول آن هم راست و استوار.
پس دلسوزان و دست اندرکاران به دور از ادعاهای عجیب پدری بر نطفهای که هنوز بسته نشده، بایستی به دور از منمها و اولینها، جایگاه درخوری را برای این رشته در فضای دانشگاهی کشور فراهم آورند. اتفاقی که متاسفانه تا کنون نیفتاده است و شاید این رشته نوپا را گرفتار فرجامی نامیمون کند و عاقبتی برای آن رقم بزند که دود آن بیش از همه در چشم فارغالتحصیلان آن خواهد رفت.
برای مثال بهتر است نگاهی بیندازیم به (سرفصل مصوب کارشناسی ارشد آیندهپژوهی). دستتان را بر روی کلمه آیندهپژوهی بگذارید و به دروس اجباری این سرفصل نگاهی بیندازید. اولین چیزی که همان لحظه اول به ذهنتان میرسد احتمالاً مجموعهای از روشهای کلاسیک و پیشرفته در پیشبینی است. جالب آنکه درست درس پیشنیاز روشهای پیشبینی، مبانی آیندهپژوهی است. برای اینکه شدت تعجب من از این قضیه را درک کنید کافی است کمی در مورد آیندهپژوهی و خواستگاه آن مطالعه کنید.
اینجاست که خواهید فهمید در جایی که اکثر مطالعات آیندهپژوهی از صاحبنظران به نام این رشته، این مسئله را گوشزد میکنند که آیندهپژوهی، تنها پیشبینی نیست و درست به دلیل پیشبینیناپذیر بودن آینده و وجود آیندههای بدیل به جای یک آینده قابل پیشبینی، نیاز به مطالعات آیندهپژوهانه داریم، در یکی از بهترین مراکز دانشگاهی کشور که مسلماً بهترینها در آن تدریس و تحصیل میکنند، رشتهای به نام آیندهپژوهی داریم که در آن دست به پیشبینی میزنند!!! البته باید گوشزد کنم که این مسئله منکر جایگاه پیشبینی نیست، اما هر سخن جایی دارد.
مسئله وقتی حادتر میشود که بدانیم تحقیقات انجام گرفته در این زمینه در کشور که شأنیت آن ایجاب میکند که محققان با بهرهگیری از رویکردهای ترکیبی و در پارادایمهای انتقادی و تفسیری به نظریهپردازی بپردازند، بیشتر در پارادایم اثباتگرایی به پیشبینی پرداختهاند و یا بدون تحقیقات دامنهدار و پرمایه، به کشاندن پای آیندهپژوهی به مباحث ایدئولوژیک دلخواه پرداختهاند. در حالی که اینگونه مطالعات، بیشتر مصرف داخلی داشته و نمیتوانند برای ایران جایگاهی جهانی در این رشته فراهم آورند.
سخن کوتاه آنکه مصداق کس نخارد پشت من … بهبود این وضعیت در گرو هم اندیشی فعالان این عرصه است. الزامی که جایگاه به حق این رشته در فضای آکادمیک کشور را تثبیت خواهد کرد.
پی نوشت اول: بسیاری از دوستان پیام میدهند و میخواهند پیرامون شرایط ورود به این رشته بدانند. برای پاسخ به این سؤال از دانشجویانم خواستم تجربیات خودشان را بنویسند. شما از لینک زیر می توانید این تجربیات را بخوانید.
سرفصل به روز و مصوب کارشناسی ارشد آیندهپژوهی
پی نوشت دوم: برای دانلود سرفصل اینجا را کلیک کنید.

دیدگاهتان را بنویسید