تصویرسازی برای آینده پژوهی؛ مروری جامع بر یک مقاله‌ (روایت دوم)

۹ بهمن ۱۴۰۲ | مبانی آینده پژوهی

مفاهیم آینده‌پژوهی

معرفی مختصری از برخی ایده‌ها و سناریوهای کلیدی برای بحث در مورد مخروط به عنوان نمایشی از مفاهیم آینده‌پژوهی، ضروری است. در این فصل، برخی از اصول آینده‌پژوهی دیتور (۲۰۱۹) را معرفی می‌کنیم. علاوه بر این، ما مفاهیم مختلف را از طریق شش ستون آینده‌پژوهی، ساختاربندی می‌نماییم (عنایت‌الله، ۲۰۱۳). این موضوع، شامل یک مباحثه‌ی عمیق در مورد آینده‌های جایگزین، چندگانه، یا به عبارت دیگر، سناریوها است. در اینجا، سناریوها به‌ عنوان آینده‌های ممکن و قابل قبول تعریف می‌شوند: «شکل مناسب یک داستان یا توصیف روایی […و]  که در مجموعه‌ها وجود دارند» (اسپانیول و رولند، ۲۰۱۸، ص۱). ما این رویکرد را برای ارائه‌ی یک نمای کلی انتخاب کردیم. در نهایت، ما بر برنامه‌ریزی سناریو به عنوان عنصری که اغلب به مخروط آینده‌ها مرتبط است، تمرکز می‌کنیم. این امر، بنیان و شالوده‌ای را برای توضیح بعدی انواع مخروط‌ آینده‌های موجود در بخش ۳ می‌سازد.

ستون‌های آینده‌پژوهی

Sohail Inayatullah

سهیل عنایت الله (۲۰۱۳) یک سازماندهی برای آینده‌پژوهی را در شش ستون پیشنهاد می‌کند.

نگاشت روندها

اولین مورد (۱) نگاشت روندها، رویدادها یا فشارها – از گذشته، حال و آینده است. عنایت‌الله تأکید می‌کند که این امر برای درک اینکه «از کجا آمده‌ایم و به کجا می‌رویم» بسیار مهم است (۲۰۱۳، ص ۴۶). یکی از رویکردهای ممکن، شناسایی «تاریخچه‌ی مشترک» با نگاشت جمعی از روندهایی است که در لحظه فعلی منجر به شناسایی مسیرها و (نا)پیوستگی‌ها می‌شود (عنایت‌الله، ۲۰۱۳). در حالی که نگاشت بیشتر بر گذشته و حال متمرکز است، ستون (۲) پیش نگری، هدف نگاه‌کردن به آینده را دنبال می‌کند.

پیش نگری

این امر می‌تواند حوزه‌های نوآوری، علل بالقوه مشکلات، یا شناسایی فرصت‌های به‌وجود آمده و همچنین اخلالگران بالقوه آینده را در برگیرد. مقایسه‌ها را می‌توان با مفهوم علائم ضعیف تغییر (بورجیسون و همکاران، ۲۰۰۷) از زمینه‌هایی مانند طراحی نوآوری، جایگاه‌های نظریه‌ی انتقال (گیلز، ۲۰۱۱)، کاربران اصلی، اشاره به پذیرندگان اولیه یا سفیران محصولات یا خدمات (فون‌هیپل، ۲۰۰۵) یا اولین دنبال‌کنندگان از مطالعات رفتار اجتماعی انجام داد.

مطالعه بیشتر: علائم ضعیف تغییر؛ سیگنال‌های دوست‌داشتنی آینده‌پژوهان

زمان‌بندی

زمان بندی

علاوه بر این، ستون (۳) زمان‌بندی، شناسایی الگوهای تغییر و مراحل آن را توصیف می‌کند، از این رو می‌توان مفروضات رفتارهای آینده را از آن استخراج کند (عنایت‌الله، ۲۰۱۳). این مورد را می‌توان به طور گسترده در بازارهای مالی یا مطالعات آب و هوا یافت. عنایت الله سه رفتار ممکن را نام می‌برد: (۱) آینده‌های خطی پله مانند، (۲) آینده‌های چرخه‌ای با فراز و نشیب و (۳) آینده‌های مارپیچی. در زمینه آینده‌های مارپیچی، او همچنین به این واقعیت اشاره می‌کند که آینده‌ها اغلب «توسط یک اقلیت خلاق هدایت می‌شوند» (عنایت الله، ۲۰۱۳). او خاطرنشان می‌سازد که لحظات کوتاهی در تاریخ بشر با تأثیر بالقوه جهانی وجود دارد، دوره کنونی چنین است (عنایت الله، ۲۰۱۳).

تعمیق آینده

ستون چهارم در مورد (۴) تعمیق آینده، به عنوان مثال از طریق تحلیل لایه‌ای علّی است. عنایت الله (۲۰۱۳) چهار لایه را شناسایی کرد: (۱) لیتانی (ظواهر امر)؛ (۲) نظام‌های اجتماعی؛ (۳) جهان بینی و (۴) استعاره و اسطوره. لیتانی (آینده‌ی روز به روز) تصویر آینده‌ای سطحی، روزانه و کوتاه مدت است. لایه دوم به عناصر نظام‌مند به مانند موضوعات اجتماعی، اقتصادی یا سیاسی نگاه می‌کند. در لایه سوم، به فرهنگ یا جهان‌بینی با اشاره به تصویر کلان یا الگویی پرداخته می‌شود که واقعی یا غیرواقعی بودن و همراه آن «ذره‌بین‌های شناختی که ما برای درک و شکل دادن به جهان از آن‌ها استفاده می‌کنیم» را تعریف می‌کند (عنایت الله، ۲۰۱۳، ص ۵۲). لایه‌ی آخر، روایت یا اسطوره یا استعاره می‌باشد. هر چه تغییرات عمیق‌تر می‌شوند، انتقال بیشتر طول می‌کشد و تغییرات محسوس و قابل سنجش کمتر می‌شوند.

CLA

مطالعه بیشتر: تجزیه و تحلیل لایه ای علّی (CLA)

Gold and Silver Chess on chess board game for business metaphor leadership concept

ایجاد جایگزین

ستون پنجم بر روش‌هایی برای (۵) ایجاد جایگزین‌ها یا به‌طور دقیق‌تر، آینده‌های جایگزین چندگانه تمرکز دارد. جامع‌ترین روش مرتبط، برنامه‌ریزی سناریو است. به قول عنایت‌الله، سناریوها «حال را باز می‌کنند، دامنه عدم قطعیت‌ها را ترسیم می‌کنند، ریسک را کاهش می‌دهند، گزینه‌های جایگزین ارائه می‌کنند، ذهنیت‌های سازمانی انعطاف‌پذیرتری ایجاد می‌کنند و حتی بهتر، پیش‌گویی می‌کنند» (عنایت‌الله، ۲۰۱۳، ص ۵۴).

دگرگونی آینده

(۶) دگرگونی، ستون نهایی را تشکیل می دهد. آینده‌پژوهی اغلب به صورت غیرمستقیم یا مستقیم قصد دارد نقشی دگرگون‌کننده داشته باشد. این موضوع می‌تواند از تأثیر مستقیم بر آینده تا رسیدن به یک هدف خاص یا تغییر وضعیت فعلی به منظور آماده شدن برای شوک‌های احتمالی آینده گسترده باشد.

مطالعه بیشتر: سناریو از تحلیل داده تا داستان سرایی 

عنایت‌الله بین سه نوع دگرگونی تمایز قائل می‌شود: چشم‌انداز، پس‌نگری و تعالی.

چشم‌انداز

چشم‌انداز می‌تواند به طور عمده در مورد مفهوم هنجاری، عنصر جدایی‌ناپذیر سناریوها باشد. هدف چشم‌انداز، گردآوری افراد زیر چتر یک منظر مشترک از یک آینده مثبت و الهام بخش، هل دادن آن‌ها و تاثیرگذاری بر رفتارها است. چشم‌انداز را می‌توان در زمینه‌های مختلفی از جمله چشم انداز شرکت و همچنین بخش عمومی (تانوم و همکاران، ۲۰۱۹) یا در زمینه‌های عملی جامع‌تر (مانند برنامه اسکان سازمان ملل، ۲۰۱۲) یافت.

پس‌نگری

اگر چشم‌اندازی شناسایی شده باشد، می‌توان از پس‌نگری (برعکس پیش‌بینی) استفاده کرد تا ببینیم چه اتفاقی باید رخ بدهد و چه اقداماتی برای رسیدن به آینده‌ی مطلوب لازم است (دربورگ، ۱۹۹۶). همانطور که عنایت الله (۲۰۱۳) بیان می‌کند «پس‌نگری فضای بین آینده و امروز را پر می‌کند» و آینده‌های انتزاعی را به بینش‌های عملی تبدیل می‌کند. آنگاه می‌تواند فرایندهای برنامه‌ریزی راهبردی و سیاست‌گذاری را شروع یا مبنایی برای راهبرد‌ها و برنامه‌های عملیاتی ایجاد کند.

تعالی

آخرین عنصر برای اهداف دگرگون‌کننده، تعالی است. اگر دو (یا چند) آینده‌ی متضاد یا روند آینده وجود داشته باشد، این رویکرد می‌تواند اعمال شود. در عوض جستجوی یک میانجی یا مصالحه، عناصر متضاد شناسایی می‌شوند و سعی می‌شود در یک سناریوی جدید و سودمند ترکیب شوند (به عنوان مثال، رشد سبز؛ نگاه کنید به عنایت الله، ۲۰۱۳).

پس از این بررسی اجمالی، بر سناریوها تمرکز می‌کنیم. مخروط‌های آینده‌های بسیاری در زمینه‌ی برنامه‌ریزی سناریو استفاده می‌شوند (برای مثال: گوداسپید، ۲۰۲۰). بنابراین، اصول برنامه‌ریزی سناریو با بحث مخروط مرتبط است. با کاربردهای اولیه توسط ارتش از طریق اندیشکده رند (RAND) (کان و وینر، ۱۹۶۷؛ برای نمای کلی جامع‌تر ر.ک. آلبرتا، ۲۰۰۸) و برنامه‌ریزی گروه شل (۱۹۷۱) در دهه‌ی ۱۹۶۰، سناریوها به عنوان ابزاری برای آماده‌کردن کشورها و کسب‌وکارها برای روندها یا شوک‌ها آغاز به کار کردند. آن‌ها به سرعت توسط سایر بخش‌ها و اتاق‌های فکر در سراسر جهان مورد استفاده قرار گرفتند.

امروزه، ما می‌توانیم رویکردهای مبتنی بر سناریو را در حوزه‌های مختلف، از برنامه‌ریزی فضایی یا مدیریت نوآوری تا مدیریت دولتی پیدا کنیم (بودمن و خان، ۲۰۱۸). در مورد آینده‌نگاری راهبردی، سناریوها می‌توانند به عنوان یکی از روش‌های جایگزین‌ساز آینده‌پژوهی مورد استفاده قرار گیرند. سناریوها می‌توانند با ایجاد جایگزین‌های هنجاری، توصیفی یا اکتشافی، گسترش محدودیت‌های شناختی از واقعیت‌های محدود و فرمول‌بندی روایت‌های مرتبط و قابل قبول آینده، تصمیم‌گیران را آگاه و راهنمایی کنند (کرافورد، ۲۰۱۹؛ استپلتون، ۲۰۲۰؛ وایدما و همکاران، ۲۰۰۴).

مطالعه بیشتر: برنامه ریزی مبتنی بر سناریو

پارسون و همکاران (۲۰۰۷) سناریوها را به‌عنوان داستان‌هایی توصیف می‌نمایند که آینده‌های بالقوه و فرایند رسیدن به آن‌ها را روایت می‌کنند، بنابراین اهداف مختلفی مانند اطلاع‌رسانی در تصمیم‌گیری را برآورده می‌کنند. به علاوه، آن‌ها چند عامل کلیدی تعیین‌کننده سناریوها را بیان می‌کنند: سناریوها (۱) «کل نگر» هستند (یعنی چند بعدی)، (۲) شماتیک هستند، (۳) در مجموعه‌هایی دو‌تایی یا بیشتر هستند، و (۴) ادعای اطمینان کمتری نسبت به انواع دیگر گزاره‌های آینده مانند شبیه‌سازی‌ها یا برون‌یابی‌ها دارند (پارسون و همکاران، ۲۰۰۷).

علاوه بر این، ون‌نوتن و همکاران (۲۰۰۳) ویژگی‌های مختلفی را برای سناریوهای آینده گردآوری کردند که در (۱) هدف پروژه، (۲) طراحی پروژه و (۳) محتوای سناریو گروه‌بندی شدند.

هدف پروژه یا هدف سناریوها گسترده است، از ایجاد مسیرهای جایگزین گرفته تا اجازه دادن به تخیل (گاهی اوقات توسط شخصیت‌ها تقویت می‌شود) یا ایجاد ترس/ ضرورت یا امید (چشم‌انداز). علاوه بر این، آن‌ها می‌توانند از آزمایش مفروضاتِ تأثیراتِ تصمیم‌های امروزی پشتیبانی کنند، خط‌مشی‌هایی را «مقاوم در برابر آینده»/ محکم یا الهام بخش بسازند و طراحی محصول، خدمت یا خط مشی را فعال یا اجرا کنند. سناریوها می‌توانند عقلانی/ عینیت‌گرایانه باشند، به عنوان مثال، از طریق رویکرد تأثیرات متقابل روندها، یا ساخت‌گرایی اجتماعی – برای نمونه – از طریق رویکردی که توسط مکتب سناریوهای منطق شهودی شل به ارث رسیده و توسعه داده شده است (ون‌در‌هیدن، ۲۰۰۴؛ واک، ۱۹۸۵الف، ۱۹۸۵ب). در نهایت، آن‌ها می‌توانند هنجاری/جبرگرا باشند، به‌عنوان مثال، همانطور که توسط مکتب آینده‌نگاری توسعه داده شده است (کرافورد، ۲۰۱۹؛ گودت و دورنس، ۲۰۱۱؛ وایدما و همکاران، ۲۰۰۴؛ ویلکینسون و ایدینو، ۲۰۰۸).

طبقه‌بندی‌های مختلفی برای سازماندهی رویکردهای مختلفی که در سناریوسازی تکامل یافته‌اند، ایجاد شده است. به عنوان مثال، طبقه‌بندی کرافورد (۲۰۱۹) بر هدف استفاده از سناریوها متمرکز است. او بین دو نوع اصلی سناریوهای پیش‌بینی‌کننده (چه اتفاقی خواهد افتاد؟) تمایز قائل می‌شود. این گروه، پیش‌بینی‌هایی هستند که نشان می‌دهند با وقوع تحولات احتمالی چه اتفاقی خواهد افتاد. علاوه بر این، سناریوهای هنجاری (چه می تواند اتفاق بیفتد؟) با دستیابی به اهداف آینده مرتبط هستند. سناریوهای هنجاری در دو زیرمجموعه قرار می‌گیرد، سناریوهای حفظ کننده‌ی وضع موجود و سناریوهای تحول خواه (ر.ک. ویلکینسون و عیدینو، ۲۰۰۸).

سناریوهای حاصل اغلب برچسب‌گذاری می‌شوند. این برچسب‌ها، برای مثال، از ممکن، معقول و محتمل («۳-پی») تا سناریوهای ترجیحی (یا مرجح) و احتمالی را شامل می‌شود (هنچی، ۱۹۷۸؛ ر.ک. وروس، ۲۰۱۷). در حالی که اصطلاح «سناریوی ترجیحی» اغلب با سوالات ترجیح داده شدن توسط چه معیاری و توسط چه کسی دنبال می‌شود، در صورت پیروی از یک مفهوم هنجاری، تعریف یک یا چند سناریوی ترجیحی ضروری است (گودن و دورنس، ۲۰۱۱؛ گوداسپید، ۲۰۲۰).

اصطلاح معرفی شده قبلی (محتمل‌ترین) سناریو هنوز مورد استفاده قرار می‌گیرد اما به دلیل چالش مطرح شده در مورد پیش‌گویی آینده دارای تناقض است. یک اصطلاح مشابه و پرکاربرد، سناریوی طبق روال معمول (BAU) است که با مفهوم قابل بحث یک سناریوی پیش‌بینی‌شده یا احتمالی، همپوشانی دارد (دیتور، ۲۰۱۹؛ گودت و دورنس، ۲۰۱۱). هر دو اصطلاح به طور عمده هنگام پیش‌بینی یا برون‌یابی یک آینده‌ استفاده می‌شوند و تا حدی با مفهوم زیربنایی استفاده از آینده‌های متعدد مخالفت می‌کنند.

در نتیجه، انواع مختلفی از روش‌ها با عملکردی راهبردی با آینده مرتبط هستند. برنامه‌ریزی سناریو یکی از رایج‌ترین روش‌هاست، با ویژگی‌های اصلی نسبتاً منسجمی مانند سطوح مختلف احتمال و تعدد آینده‌های در نظر گرفته شده. در عمل، چنین سناریوهایی، به عنوان مثال، برای آماده‌سازی کسب‌وکارها یا نهادهای عمومی برای شرایط متغیر و نیازهای آینده نامشخص، کشف مسیرهای مناسب به سوی آینده‌های پایدار یا الهام بخشیدن به طراحان و نوآوران به منظور توسعه راه‌حل‌های جدید برای بازارهای جدید استفاده می‌شوند. صرف نظر از هدف، در بسیاری از موارد، سه دلیل منجر به استفاده موثر از مخروط آینده‌ها می‌شود:

سناریوها اغلب به صورت مشترک با ذینفعان ایجاد می‌شوند. این امر مستلزم آن است که ایده‌های اصلی پشت آن‌ها به طور مؤثر و واضح به مخاطبان مختلف انتقال داده شود.

سناریوهای حاصل اغلب در گزارش‌ها منتشر می‌شوند، بنابراین نیاز به ارتباط بصری و واضح از روابط و زمینه آن‌ها (به عنوان مثال، سال، روندها/تنوع‌های در نظر گرفته شده) است.

تمرین‌های سناریو همچنین می‌توانند بهبود کلی سواد آینده‌ها را بدون تمرکز قوی بر روی آینده واقعی هدف قرار دهند.

 هنگامی که چنین تغییر ذهنیتی در شرکت کنندگان هدف قرار می‌گیرد، تصاویر واضحِ ارتباطی از موضوعات پیچیده مانند تعدد آینده‌ها بسیار مهم است. برای هر یک از این برنامه‌ها، مخروط‌های آینده‌ها یکی از رایج‌ترین ابزارها هستند که انتخاب ما را برای تمرکز بر نسخه‌های آن در این مقاله توجیه می‌کند.

مطالعه بیشتر:

نقش چارچوب شش ستون آینده در آینده پژوهی

سناریو نگاری

ادامه در روایت سوم تصویرسازی برای آینده پژوهی؛ مروری جامع بر یک مقاله‌

۰ دیدگاه

یک دیدگاه بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *