آینده نگاری –شیوهها و قابلیتهای پیشنگری و برنامهریزی برای آینده– دوران طلایی خود را پشت سر میگذارد و هوشیاری نسبت به اهمیت آینده نگاری، پرسشهای زیادی را ایجاد میکند. در ادامه به ۱۰ سؤال مهم برای شروع آینده نگاری استراتژیک پرداخته شده است. این ده سؤال از پرتکرارترین سؤالها در این زمینه است و همیشه و در هر پروژه آینده نگاری باید به جواب برسند.
یک جستجوی سریع در گوگل نشان میدهد که ما چقدر نسبت به چیزهایی که در آینده قرار است اتفاق بیفتد کنجکاو هستیم. ۳۳۹ میلیون نتیجه برای عبارت «آیندهی» “the future of” برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد آینده چیزهایی است که ما آنها را کار، انرژی، تجربه مشتری، کشاورزی، بانکداری، مسافرت، هوافضا، مراقبتهای بهداشتی، معماری، سرمایهداری و هزاران چیز دیگر مینامیم. در شبکهی اجتماعی لینکدین، ۱۳,۷۲۷ آیندهپژوه وجود دارند که کتابها، پادکستها، وبلاگها و ویدئولاگهای آنها در کنار گزارشات تحقیقاتی منتشر شده توسط مشاورها، دولتها، اتاقهای فکر و دانشگاهها، افقهای متفاوتی از آینده را ترسیم میکنند.
شرط میبندم سازمانهای خیلی زیادی نیستند که آینده نگاری و عبارت “آیندهی…” در یک سال گذشته در جلسات مدیریتی و هئیت مدیرهی آنها به بحث گذاشته نشده باشد. سرعت قابل توجه توسعه فناوری، نوسانات، عدمقطعیت، پیچیدگی و ابهامِ محیطهای عملیاتی و همچنین بزرگی چالشهایی که بشریت (و در نهایت مشاغل) با آنها روبرو هستند باعث شده است تا درک کنیم که برای ماندگاری و موفقیت بلندمدت و تفسیر عواقب احتمالی تغییرات، نیازمند دریافت اطلاعات از اقدامات سازمانها در مباحث آینده نگاری هستیم. همچنین تحقیقات اخیر نشان میدهند که شرکتهایی که برای آینده آمادگی دارند، ۲۰۰ درصد رشد بیشتر و ۳۳ درصد سود بیشتر را تجربه خواهند کرد.
اما این ۱۰ سؤال مهم برای شروع آینده نگاری استراتژیک چیست؟
۱- از کجا شروع کنیم؟
اگر میخواهیم بیشتر در مورد آینده بدانیم، باید از کجا شروع کنیم؟
همانطور که در بالا ذکر شد، دیدگاههای جایگزین زیادی در مورد آینده وجود دارد و از آنجا که آینده در حال وقوع، همیشه نتیجه تغییرات مختلفی است که همزمان با هم اتفاق می افتند، به کارگیری لنزهای عریض و کافی برای درک آینده امری حیاتی است. به عنوان مثال ما میتوانیم با نگاهی به تغییرات جمعیتی و ارزشهای انتخاب مواد غذایی مصرفکنندگان، شهرنشینی، تغییرات آب و هوایی، تغییرات نظارتی و پیشرفتهای فناورانه در سراسر زنجیره ارزش، آینده تولید غذا را درک کنیم. یک لنز گسترده، وسیع و عریض به شناسایی روندهای مرتبط ومعنادار، پدیدهها، عدم قطعیتها و همچنین به دست آوردن یک بینش استراتژیک از آنها کمک میکند.
۲ و ۳- کجا بازی کنیم و چگونه برنده شویم؟
چگونه آیندهنگاری میتواند منجر به بازسازی و اصلاح استراتژیهای شرکت شود؟ و چگونه میتواند باعث افزایش آگاهی کارکنان و مدلهای توسعه کسب و کار و سازمانی شود؟
به عبارت ساده، استراتژی پاسخی به سؤالات کجا بازی کنیم و چگونه برنده شویم است. به گفته دکتر جوزف وروس، متخصص آیندهنگاری استراتژیک در دانشکده بازرگانی سوینبرن، آینده نگاری با تقویت زمینهای که استراتژی در آن تدوین، برنامهریزی و اجرا میشود، منجر به خلق استراتژی میگردد. آینده نگاری میتواند برای شناسایی بازارهای در حال ظهور پیش از رقابت و جابجایی در بازارهای کنونی و بهکارگیری نتایج آنها در مورد گزینههای استراتژیک، فرصتهای بازار، مزیت رقابتی و در نهایت کلیه موارد مرتبط با اجرا (مثلاً شایستگیها، قابلیتها، سازمان و توسعه مدل کسب و کار) مورد استفاده قرار گیرد.
۴ و ۵- شناسایی و استفاده از روندها
چگونه میتوان روندها، پدیدهها و عدم قطعیتهایی را که در درک آیندهِ مرتبط و معنادار نقش دارند، شناخت و از آنها استفاده کرد؟ و چگونه میتوان از آنها بینش استراتژیک کسب کرد؟
دو اصل راهنما برای شناسایی روندها، پدیدهها و عدم قطعیتها وجود دارد:
۱. به کارگیری یک لنزِ به اندازه کافی عریض
۲. حرکت کردن فراتر از سیگنالهای قوی
اصل اول ما را ترغیب میکند تا فراتر از تغییرات در زمینه فعالیت یک شرکت، صنعت و نقش آن در زنجیره ارزش نگاه کنیم. اصل دوم ما را به چالش میکشد که علاوه بر روندها و کلانروندها، به حاشیهها، سیگنالهای ضعیف و رویدادهای سریع و غیر قابل پیش بینی نیز توجه کنیم. غالباً، آیندهنگاری به شدت روی سیگنالهای قوی -به شناخته شدهها، از جمله روندها و کلانروندها- و پیامدهای آنها تمرکز میکند که به ندرت میتوانند بینش متمایز و خاصی را برای استراتژی، مردم، سازمان و توسعه مدل کسب و کار ارائه دهند.
روندها، پدیدهها و عدم قطعیتها چیزهایی هستند که اصطلاحاً برای دانستن خوب هستند «nice to know»، اما باید آنها را بسته به موضع تفسیر و از آنها استفاده کرد. صرفاً دانستن آنها نمیتواند به تصمیمگیری منجر شود.
به عنوان مثال، در مورد روند شهرنشینی، کار کردن بر یافتههای آن به معنای کسب دانش در مورد چگونگی تغییر رفتار مصرفکننده با توجه به این روند است. این بدان معناست که میدانیم کدام یک از بخشهای مشتریان ما تحت تأثیر این روند قرار میگیرند و چگونه / کدام یک از خطوط محصول / خدمات ما در میان دیگر خطوط تحتالشعاع قرار میگیرد.
۶- ایجاد دیدگاههای جایگزین از آینده
چگونه میتوان دیدگاههای بدیل (مثلاً سناریوهایی) از آینده ایجاد کرد؟
حرف زدن در مورد آینده به صورت یک آینده یکتا و منحصر به فرد کاری اشتباه است. همیشه در نگاه به جلو، آیندههای مختلفی وجود دارد که برای مثال به روش سناریو میتوان آنها را تصور و پیشبینی کرد. ایجاد دیدگاههای جایگزین از آینده به تصور آنچه ممکن است و یا حتی چیزی که ارجحیت دارد کمک میکند. ایجاد این دیدگاههای جایگزین با همگرایی روندها، پدیدهها و عدم قطعیتها برای درک وابستگی متقابل و پیامدهای مشترک آنها آغاز میشود و در نهایت در قالب داستانهایی از آنچه میتوان با مشتریان و شرکای مشترک ایجاد کرد و توسعه داد، شکل میگیرد.
۷- یافتن نیازهای بازار آینده و پاسخ آنها
چگونه نیازهای بازار آینده و راهحلهای بالقوه برای رفع آنها را شناسایی کنیم؟
در حالی که روندها، پدیدهها و عدمقطعیتها میتوانند به ایجاد نگرش نسبت به فرصتهای جدید کمک کنند، ایجاد دیدگاههای بدیل از آینده میتواند به ما کمک کند تا دریابیم کدام فرصتها در همه آیندههای قابل تصور مشترک است. با توجه به اینکه شرکتها به طور معمول مقدار بسیار کمی از منابع خود را در فرصتهای مختلف استفاده میکنند، ایجاد این دیدگاهها در انتخاب فرصت برای تخصیص منابع در آیندههای جایگزین ساده و پیچیده، وضوح را برای تصمیمگیری استراتژیک به ارمغان میآورد.
بهتر است که شناسایی نیازهای بازار آینده و پاسخهای بالقوه آنها و همچنین فرصتهای شغلی که در پی آنهاست با همکاری و گفتگو با مشتریان و شرکا انجام گردد. در شرایط B2B، این امر به معنای ایجاد یک برنامه استراتژیک مشترک و نوآور در جهت برآورده ساختن نیازهای بازار آینده است.
”تجارت، بیشتر از هر شغل دیگری، یک معامله مداوم با آینده؛ یک حساب کتاب دائمی و یک تمرین غریزی برای آینده نگاری است.” هنری آر لوسه
۸ و ۹ – استفاده از آینده نگاری برای به چالش کشیدن گزینههای از پیشتعیینشده و اصلی
هنگام تمرین آینده نگاری باید از چه تعصباتی آگاه باشیم؟ و ما چگونه از آینده نگاری برای به چالش کشیدن انتخابها و تصمیمگیریها استفاده میکنیم؟
در نهایت، آینده نگاری در مورد تفکر، توجه، تفسیر، اولویتبندی و تصمیمگیری است. مانند همه فرایندهای تفکر، ما به عنوان انسان انواع مختلفی از تعصبات شناختی –نقص و تعصب در مدلهای ذهنی خود- را به آینده نگاری میآوریم. برخی از تعصبات که به آرامی وارد آینده نگاری می شوند عبارتند از:
- خوشبینی بیش از حد نسبت به مزایا یا نتایج
- تمایل به جلوگیری از ضرر و زیان برای دستیابی به سودهای متعادلتر
- تکیه کردن بر اطلاعات اولیه برای اتخاذ تصمیمات بعدی
ما به طور کامل نمیتوانیم از این تعصبات جلوگیری کنیم. اما میتوانیم با آگاهی از آنها در استفاده از آینده نگاری برای به چالش کشیدن انتخابها و تصمیماتی که قبلاً گرفتهایم و همچنین انتخابها و تصمیمات آینده، بهتر عمل کنیم.
۱۰- تمرین آینده نگاری بهصورت مداوم
چگونه میتوانیم در تبدیل آینده نگاری به یک فعالیت مستمر موفق عمل کنیم؟
هیچ چیز به اندازه تغییر ثابت نیست. برای آمادگی در مقابل تغییر، باید به صورت مداوم آینده نگاری را تمرین کنید. یک راه برای فکر کردن به آینده نگاری، مانند روشی است که برای تقویت قابلیتهای شرکت، نگرشهای متفاوتی مانند خلق استراتژی، مدیریت نوآوری، فروش، عملیات، توسعه مشتری و موارد دیگر را ارائه میدهد. آینده نگاری میتواند نقشها، پروسهها، ابزارها و روشهای اختصاصی داشته باشد. بحث و تبادل نظر در مورد آینده در انجمنهای بین سازمانی که برنامهریزی و تصمیمگیری توسط آنها صورت میگیرد بسیار حائز اهمیت است.
آینده نگاری میتواند در تصمیمگیری مدیران سازمانها نقشی ارزنده ایفا کند، مطالعه نوشتهای که به اهمیت و جایگاه آینده نگاری در تصمیمگیری مدیران پرداخته، به شما دوستان عزیز پیشنهاد میگردد.
۰ دیدگاه