این داستان در کتاب «در ستایش گُردآفرید و دستپختش» نوشته تورج رهنما آمده است. داستانی از اسارت ما در ذهنمان. داستانی از شیوه بیان حقایق که چگونه عریانی آنها ما را میآزارد و تمایل داریم به ملبس کردن و آرایششان، بعد از خواندن کتاب حیفم آمد این داستان را نقل قول نکنم و اما داستانِ زندان ذهن….
در غرناطه با مردی آشنا شدم که استاد تاریخ بود و سرگرم نوشتن زندگی نامه «دُن خوآن».
پرسیدم: کدام دن خوآن؟ همان مردی که محبوب زنان است؟
پاسخی نداد، تنها گفت: بگذار ماجرایی برایتان تعریف کنم، اما آن را به کسی نگویید. قول دادم!
ملاقات با دن خوآن
گفت در تابستان گذشته برای دیدن دن خوآن (مردی که محبوب زنان جهان است) به سویل رفته بودم. یافتنش دشوار نبود، همه او را میشناختند. بنابراین خانهاش را زود یافتم. در زدم. مردی بلند قامت و خوش سیما در را گشود. گفتم با سینیور دن خوآن کار دارم. لبخندی زد و گفت: من خودم هستم.
باغی با صفا، استخری نیلگون، گلهایی زیبا و رنگارنگ و نسیمی ملایم و روح بخش. کنار استخر نشستیم. من درباره کتاب حرف زدم و او گوش می کرد. ناگهان روی پلههای رو به رو زنی میانسال و زشت روی ظاهر شد و بدون آنکه به من اعتنا کند، با خشم فریاد کشید: مگر نگفتم گلها را آب بده و رختها را روی طناب پهن کن؟ مگر کری ابله؟!
چهره دن خوآن سرخ شد و با لکنت گفت: چشم، اطاعت میشود! زن با همان لحن ادامه داد: به این مردک هم بگو به تو کمک کند!
سپس تفی به زمین انداخت، از پلهها بالا رفت و از نظر ناپدید شد.
دن خوآن آب پاش را برداشت، آن را پر کرد و به گلها آب داد. من هم رختها را روی طناب پهن کردم. اما در حین کار آهسته پرسیدم: راستی، این کفتار پیر که بود؟ دن خوآن سرش را به زیر انداخت و گفت: همسرم!
استاد لحظه ای سکوت کرد، آنگاه گفت: از آن وقت دریافته ام که انسان شیفته بتهای ذهنی خویش است و نمی خواهد در ماهیت آنها تردید کند.
گفتم: نکته را دریافتم، اما شما کتاب را چگونه مینویسید؟ گفت: همان گونه که خوانندگان می خواهند. پرسیدم یعنی تحریف حقیقت؟
خندید و گفت: به یاد داشته باشید: اگر حقیقت را پنهان نکنید، کسی آن را باور نمیکند!
سلام . وقت به خیر .من از خواننده های همیشگی مطالبتون هستم و با اجازه و البته به نام خودتون این مطلب و در وبلاگم قراردادم . هر چند وبلاگ من یک وبلاگ روزانه نویسی هست اما علاقمندم به مطالب جالبتون . موفق باشید
سلام
از نظر دل گرم کننده ی شما سپاسگزارم