توجه بخش خصوصی به استفاده از “آیندهنگاری استراتژیک” (strategic foresight) به طور روز افزونی در حال افزایش است. ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست و هر روز شرکتهای کوچک و بزرگی را شاهد هستیم که میخواهند بدانند آیندهنگاری چیست و چه کمکی به برنامههای راهبردی یا استراتژیهای آنها میکند. آیندهنگاری راهبردی، آیندهنگاری استراتژیک یا مفاهیم مترادف با آنها در سطح بنگاه مانند آیندهنگاری شرکتی (corporate foresight) و آیندهنگاری کسب و کار (business foresight)، همگی با یک هدف کلی مطرح میشوند؛ اینکه با یک رویکرد بدیل اندیشانه و با استفاده از روشهای آیندهنگاری به محیط کسب و کارها نگاه کنیم و ببینیم که چه آیندههایی پیش روی شرکتهاست و این آیندهها چه معناهایی برای استراتژیهای ما دارند.
مطالعه بیشتر: اهمیت و جایگاه آیندهنگاری در تصمیمگیری مدیران
این نکته حائز اهمیت است که درک کنیم که در حالی که مفاهیم استراتژی و آیندهنگاری به طور غیرقابل انکاری در هم تنیده شدهاند، اما شناخت ماهیت متمایز آنها بسیار مهم است.
استراتژی و آیندهنگاری دو مفهوم متفاوت اما وابسته هستند.
برای تسهیل درک جامع این رابطه همزیستی، الکس فرگنانی (Alex Fergnani) که حالا کم کم به نامی آشنا در میان آینده پژوهان حرفهای دنیا تبدیل میشود، مجموعهای از نمایشهای گرافیکی را طراحی کرده است که در این نوشتار از آنها استفاده میکنیم.
مطالعه بیشتر: ۱۰ سؤال مهم برای شروع آینده نگاری استراتژیک
سفر سازمانها به آینده با کاوش در استراتژی آغاز میشود. استراتژی مستلزم انتخاب یک مسیر عملی خاص از میان انبوهی از گزینههاست که همگی به منظور دستیابی به یک هدف در آینده برای سازمان است. مثلا فرض کنید میخواهیم به هدف تعداد ده هزار کاربر فعال در اپلیکیشن برسیم. برای رسیدن به این هدف راههای مختلفی مانند مشارکت با دیگر شرکتها یا تبلیغات وجود دارد، انتخاب ما از میان این راههای مختلف استراتژی نامیده میشود. یادمان باشد که برنامه (Plan) با استراتژی متفاوت است. برنامه مجموعهای از فعالیتها برای اجرا است، مثلا برنامهی تبلیغات محیطی شامل فعالیت طراحی بیلبورد میشود. اما استراتژی شامل انتخاب هوشمندانهی مجموعهای از گزینهها از میان طیف وسیعی از گزینههای موجود برای سازمان است. انتخاب کردن، قلب استراتژی است و وقتی صحبت از انتخاب میکنیم، نه گفتن و کنار گذاشتن گزینهها اهمیت ویژهای پیدا میکند. شکل زیر این مفهوم را روشن میسازد. در این شکل، مسیر سبز رنگ نشان دهنده استراتژی انتخابی سازمان است، در حالی که صفحه سفید نماد مجموعهی گستردهای از فعالیتهای بالقوه است که میتوان برای دستیابی به هدف آینده سازمان دنبال کرد.
یک بار دیگر شکل بالا را مرور کنیم. یک نقشهی زمانی از آیندههای بالقوه شبیه شکل زیر که در آن یک مسیر به عنوان استراتژی انتخاب شده است.
ممکن است شما به عنوان یک شرکت رقیب بر روی این نقشه مسیر دیگری را انتخاب کنید. این نقشه یا لنداسکیپ میتواند حاوی چندین و چند مسیر استراتژی باشد، اما نکته مهمی که آیندهنگاری بر روی آن دست میگذارد این است؛
خوب دقت کنید:
اگر نقشه زمانی تغییر کند چه؟ اگر زیر پای استراتژی شما خالی شود چه؟ اگر لنداسکیپ جدیدی پیش روی شما خلق شود چه؟
امیدوارم متوجه قدرت و ظرفیت آیندهنگاری شده باشید. آیندهنگاری از بالا به استراتژی نگاه میکند تا مطمئن شود، استراتژی بر روی نقشه زمانی درستی در حال پیشروی است.
یک مثال میتواند کمک کننده باشد. فرض کنید شما استراتژی صادرات تخم مرغ را در برنامه بازرگانی شرکت خود دارید که به ناگهان مصوبه جدید مجلس هر نوع صادرات تخم مرغ و فراوردهای دیگر طیور را ممنوع اعلام میکند. این استراتژی شما نیست که در اینجا ضعیف است، بلکه بینش آینده نگرانه شما نتوانسته است به درستی نقشههای زمانی آینده را ترسیم کند و بر مبنای مفروضات آسیب پذیری بنا نهاده شده است. مهم است که اعتراف کنیم که آیندههای بدیل ممکن است هویدا شده و فرض استراتژیک اصلی سازمان را ناکارآمد کنند که در نتیجه، کل محدوده اقدامات بالقوه دستخوش دگرگونی قابل توجهی شده، گزینههای موجود را محدود و توانایی سازمان برای دنبال کردن استراتژی اصلی خود را مختل میکنند. این تغییر پویا به صورت بصری در شکل زیر نشان داده شده است:
در واقع، بسیار مهم است که اذعان کنیم که آیندههای بالقوه متعددی ممکن است به وجود آیند که به نوبه خود میتوانند منجر به سناریوهای متعددی شوند که در آن مفروضات استراتژیک اصلی سازمان ناکارآمد میشود. این ماهیت پویا در شکل زیر منعکس شده است. این شکل طیف متنوعی از آیندههای ممکن و تأثیر متناظر آنها بر توانایی سازمان در اجرای استراتژی اولیه را نشان میدهد. هر آینده بدیل به مجموعهای از شرایط منتهی میشود که امکان دوام فرض استراتژیک اصلی را محدود میکند و نیاز به فرآیندهای تصمیمگیری تطبیقی برای هدایت موثر چشمانداز کسبوکار در حال تحول را برجسته میسازد.
اینجاست که نقش آیندهنگاری برجسته میشود. آیندهنگاری به پتانسیل سازمانی برای بررسی سناریوهای آتی در محیط کسبوکار و استفاده از آن بینشها برای تقویت تصمیمگیریهای امروز اشاره دارد.
در واقع نقش آیندهنگاری، هوشیار نگاه داشتن استراتژی نسبت به آیندهها با دادن اطلاعات ضروری و بههنگام است.
اگر استراتژی را به عنوان فعالیتی مستمر برای شکل دادن به اقدامات سازمانی در راستای حصول اهداف سازمانی در نظر بگیریم و آیندهنگاری را عنوان مجموعه فعالیتهایی برای بررسی آیندههای پیش رو که حتی ممکن است توسط مدیران ارشد هم انجام نشود؛ آنگاه تعامل بین این دو مفهوم را میتوان به صورت شکل زیر نشان داد:
اگر استراتژی، انتخاب آگاهانهی برنامهای از میان تعداد زیادی برنامه بر اساس پیش فرضهایی در مورد آینده باشد، آیندهنگاری این پیش فرضها و تئوریها را بهبود میبخشد. استراتژی خرید ماشین برای سرمایهگذاری با پیش فرض آیندهای اتفاق میافتد که در آن شما به عنوان خریدار، تئوری رونق بیشتر این بازار در آینده را تایید میکنید. حال آیندهنگاری به شما کمک میکند که به این تئوری بپردازید و پیش فرضهای آن را مورد بازبینی قرار دهید.
بنابراین در حالت ایدهآل، آیندهنگاری باید مشخص کننده استراتژی باشد و آن را قادر سازد تا در مواجهه با سناریوهای متعدد آینده (آیندهها)، سازگارتر و انعطافپذیرتر شود. این رابطه همزیستی در شکل زیر به تصویر کشیده شده است که نشان میدهد چگونه آیندهنگاری، استراتژی را بهبود بخشیده و منجر به سازگاری و استحکام بیشتر آن میشود.
با این حال، اهمیت آیندهنگاری فراتر از تأثیر آن بر استراتژی است. آیندهنگاری همچنین نقشی محوری در تغییر طرز فکر رهبران سازمان ایفا کرده و آنها را وادار میکند تا آیندههای بالقوه متعددی را در نظر بگیرند و در هنگام تدوین استراتژیهای خود، برنامههای متنوعی را لحاظ کنند. با گنجاندن آیندهنگاری در فرآیندهای تصمیم گیری، رهبران دیدگاههایی گستردهتر و آیندهنگرتری را در نظر میگیرند و این امر آنها را قادر میسازد تا طیفی از سناریوهای قابل قبول را تصور کرده و برای آنها آماده شوند. در واقع سازمان برای هر سناریوی آینده، استراتژی خواهد داشت.
گمان میکنم این نوشتار به زبانی بسیار ساده رابطهی بین آیندهنگاری و استراتژی را تشریح کرد. اما با استفاده از مفاهیمی مانند پیش نگری، تفکر سیستمی، تئوری بازیها، مخروط آیندهها، طراحی آینده، برنامهریزی فرض بنیاد و یکی دو جین مفهوم دیگر میتوان برداشتهای بهتری از مفاهیم آیندهنگاری و استراتژی و رابطهی میان این دو ارائه داد.
منبع:
۰ دیدگاه