گرتا تونبرگ (Greta Thunberg) یک دختر پانزده ساله اهل کشور سوئد به این نتیجه رسید که اوضاع محیط زیست خوب نیست. پس تصمیمش را گرفت، در ماه آگوست سال ۲۰۱۸ کلاسهای مدرسه را رها کرد، یک پلاکارد برداشت و رویش نوشت: (Skolstrejk för klimatet) یعنی اعتصاب مدرسه برای تغییرات آب و هوایی و رفت نشست جلوی پارلمان سوئد تا سیاستمداران را به کنشگری بیشتر برای مقابله با تغییرات آب و هوایی دعوت کند.
جنبش تک نفره گرتا تونبرگ
اما به مدد شبکههای اجتماعی آزاد، او تنها نماند. به زودی جمع کثیری از همکلاسیهایش و بعدها همسالانش از شهرها و کشورهای دیگر به او پیوستند تا صدای نسل خودشان باشند.
جنبش دانش آموزی در استرالیا؛ با الهام از گرتا
سخنرانی گرتا در سازمان ملل
گرتا به عنوان سخنران به اجلاس سازمان ملل در مورد تغییرات آب و هوایی در لهستان دعوت شد و در آنجا گفت:
«چرا باید به چیزهای بیهوده مشغول شویم در حالی که حقایق بزرگتر را اصلاً جدی نمیگیریم. چرا ما باید برای آیندهای آموزش ببینیم که ممکن است اصلاً وجود نداشته باشد؟»
«برای ۲۵ سال شمار زیادی از مردم به کنفرانسهای سازمان ملل متحد آمدند تا رهبران جهان را متقاعد کنند که برای جلوگیری از تغییرات آب و هوایی کاری بکنند، اما همچنان انتشار گازهای گلخانهای رو به افزایش است. من به رهبران جهان برای مراقبت از آینده خودمان التماس نمیکنم، بلکه به آنها میگویم تغییرات در راهند، چه آنها بخواهند و چه نخواهند».
امید، جنبش، حرکت
در حالی که سیاستمداری مثل ترامپ میگوید بعید میدانم تغییرات آب و هوایی منشأ انسانی داشته باشند و با آمدن برف منکر گرم شدن زمین میشود و میشود الهامبخش همه گروههای افراطی از برزیل تا ایران، دانشآموزان که میدانند آینده وقتی فرا برسد هیچ کدام از این مغزهای پوسیده نیستند تا به آنها جواب بدهند، خودشان آستینهایشان را بالا زدهاند و وارد میدان عمل شدهاند.
به راستی گرتا میتواند الهامبخش امید، جنبش و حرکت برای همه همنسلهایش باشد. گرتا به ما آموخت که حتی اگر تنهاییم اما حرفمان را بزنیم. گرتا به ما آموخت که آن بالا در میان سیاستمداران با همه حرفهای خوشگلی که میزنند و ژستهای حق به جانبی که میگیرند، آنقدر بازیهای قدرت قوی است که حتی نمیتوانند به فردا فکر کنند چه برسد به زمانی در آینده.
جنبش اعتصاب مدرسه و رهبری نوجوانان برای تغییر آینده
نوشته مرتبط: قانون ۳.۵ درصد و تغییرات اجتماعی در ایران
اقلیت متعهد به تغییر
و مهمتر از همه، گرتا به ما آموخت که جنبشهای انسانی نقطه شروعشان خواسته حق یک جماعت بزرگ است که بالاخره باید از زبان کسی شنیده شود. کسی که همین پایین در میان ماهایی است که هیچ احساس قدرتی نمیکنیم، چون به اشتباه فکر میکنیم که قدرت فقط همان بالا است. این فکر اشتباه است. بهتر است شروع کنیم قبل از آنکه خیلی دیر بشود. مارگارت مید میگوید: هیچگاه شک نکنید که تغییرات بزرگ اجتماعی همواره در طول تاریخ از طرف اقلیتی کوچک رهبری شدهاند. اقلیتی که متعهد به تغییر بودند و خدا میداند که میان نق زدن و متعهد بودن به تغییر چقدر فاصله است…
اگر علاقهمند به دانستن درباره تغییرات اجتماعی هستید این مطلب را بخوانید:
۰ دیدگاه