سواد آیندهها یعنی توانایی استفاده از آینده به صورت فعال در زمان حال (Miller, 2007, 2011, 2018) که دارای سه عنصر اصلی سواد، آیندهها و رابطهی میان این دو برای ایجاد یک مفهوم معنادار میباشد.
سواد همان مهارتهای اساسی است که در دوران مدرسه فراگرفتهایم مانند دستورزبان، خواندن و نوشتن درست.
آینده نیز دورهای است که نیازمند افزایش مهارت مردم در مطابقت دادن خود با شرایط عدم قطعیت و بیثباتی جهان امروز است.
وقتی صحبت از سواد آینده میشود پس احتمالاً در مورد مهارتی صحبت میشود که به ما کمک میکند تا از آینده بهره برداری کنیم.
اهمیت سواد آیندهها
سواد آینده موضوع بسیار مهمی است زیرا تأثیر آینده بر زمان حال، به دلیل ترسهای محیطی و اجتماعی و همچنین تأثیر زمان حال بر آینده، به دلیل تغییرات تکنولوژیکی و محیطی در حال افزایش است. این نوع از سواد نیز مانند سواد زبانی، یک قابلیت است که میتواند در جهت اهداف خوب یا بد مورد استفاده قرار بگیرد. سواد آینده، خود «آینده» نیست، بلکه قابلیتی برای فکر کردن در مورد پتانسیلهای زمان حال برای به وجود آوردن آن است. سواد آینده بیشتر از آنکه به ما توانایی پیشبینی بدهد، به ارزیابی و آمادگی برای مواجهه با آیندههای مختلف و تشخیص آیندهی مطلوب کمک میکند. اگرچه این مفهوم هنوز در ابتدای مسیر پیشرفت خود قرار دارد، ولی همانطور که سواد خواندن و نوشتن، توانایی افراد را برای متمدن شدن افزایش داد، این نوع از سواد نیز میتواند توانایی مردم را برای کنشگری در زمان حال افزایش دهد.
تاریخچهای مختصر از سواد آیندهها
هرگاه پدیدهی نوظهوری وارد زندگی انسانها شده و با آن عجین میشود، نیاز به آگاهی پیرامون آن و توانایی به کارگیری آن، ضرورت ظهور سواد را در آن زمینه رقم میزند. در سالهای اخیر و بنابر مقتضیات زندگی جدید انسانها، انواعی از سوادهای کارکردی مانند سواد رسانهای، سواد سلامت، سواد اطلاعاتی و … تبیین و رشد یافتهاند. در این میان یکی از دانشهای جدیدی که در چند دهه اخیر پا به عرصه گذاشته و به صورت عملی وارد زندگی انسان شده، دانش «مطالعهی آینده» میباشد.
اولین بار نویسندهای به نام اسلاتر کتابی با عنوان «آینده به مثابهی یک رشتهی آکادمیک» را در سال ۱۹۷۵ منتشر و در آن اعلام کرد که مطالعهی آینده از یک رشتهی آکادمیک به رشتهای کاربردی تبدیل شده و در طول سالیان بعد از انتشار این کتاب به بلوغ خواهد رسید[۱]. سازمان یونسکو در سال ۲۰۱۲ بر مفهوم سواد آیندهها از طریق بررسی ویژگیهای آن تمرکز کرد و در دسامبر سال ۲۰۱۹ در شهر پاریس اولین «مجمع جهانی طراحی سواد آیندهها» را برگزار کرد تا زمینه را برای برگزاری «اجلاس سواد آیندهها» در سال ۲۰۲۰ برای ۱۹۳ عضو سازمان ملل، فراهم کند. از سوی دیگر، نشریهی معتبر فیوچرز نیز در سال ۲۰۲۰ فراخوانی تحت عنوان «سواد آیندهها، ویژگی، قابلیتها و اهمیت» ارائه داد.
مطلب مرتبط: سواد آیندهها
سواد آیندهها و تنوع آیندهپژوهی
رویکردهای مختلف آینده با توجه به سه بعد اصلی تقسیمبندی میشوند:
الف – فرضیات راجع به آینده
ب – دلیل کارهایی که باید در زمان حال انجام شوند
و
ج – هدف اصلی از مشغول شدن به حکمرانی پیشنگر[۲]
که باعث ایجاد چارچوبی با چهار رویکرد میشود. اولین رویکرد این است که حداقل بخشی از آینده قابل فهمیدن است. در رویکرد دوم نوعی عدم قطعیت در پیشبینی هر آیندهای وجود دارد. سومین رویکرد نیز شامل مجموعهای از مدلهای کمی، توسعهی فعالیتهای مشارکتی، برنامهریزی استراتژیک و بررسی افق دید میباشد. در رویکرد چهارم هم رویهی تخریب و تجزیه و تحلیل انتقادی وجود دارد که در آن مشغول شدن به آینده، با پرسیدن سؤالاتی مانند نحوهی اثرگذاری تصورات آینده و کاربردهای سیاسی آن، ارزیابی میشود. بر اساس اظهار نظر میلر میتوان گفت که سواد آینده در واقع یعنی بدانیم که کدام رویکرد با کدام هدف مطابقت دارد.
بیشتر بخوانید: سواد آیندهها یا سواد آینده پژوهی
از جمله رویکردهای سواد آینده میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
رویکرد پیشبینی آینده
این رویکرد بر فهم احتمال وقوع آیندههای مختلف شامل احتمال خیلی کم ولی تأثیر خیلی زیاد، تمرکز دارد. از جمله کاربردهای اجتماعی این رویکرد این است که باعث میشود برنامهریزان درک و فهم بهتری از آینده و اعتماد به نفس بیشتری در برنامهریزیهای خود داشته باشند. همچنین بتوانند ریسکهای احتمالی را تشخیص داده و با ارائهی راه حلهای مناسب آنها را کاهش دهند. سواد آینده در این رویکرد به معنای فهم و به کارگیری روشهای کمی برای پیشبینی شرایط احتمالی و همچنین ارزیابی احتمالات مرتبط با این شرایط است[۳].
رویکرد آیندهی معقول
این رویکرد به این معناست که آینده را در محدودهی چارچوبهای خاصی به صورت شرایط کاملاً مبهم و متنوع در نظر بگیریم. این رویکرد باعث میشود نقاط ضعف و قوت تحقیقات سازمانی، فرصتهای سرمایهگذاری در مهارتها و ظرفیتهای جدید و نیاز به داشتن برنامههای جایگزین، مشخص شده و سازمانها و جوامع از این طریق احساسکنند که برای آینده آمادگی لازم را دارند. سواد آینده نیز در این رویکرد به معنای تفکر سیستمی است یعنی بدانیم که تنوع زیاد در تصاویر آینده، باعث ایجاد آیندههای چالشبرانگیز و پیچیده میشود.
رویکرد آیندهی تجربی
رویکرد بعدی رویکرد آیندهی تجربی است که هدف از آن ایجاد حقایق مشترکی است که قدرت ایجاد پویایی و انگیزه در زمان حال را دارند. فعالیتهای خلاقانه در این رویکرد باعث میشود که توجه مردم به تصاویر جدید و ابتکاری از آینده جلب شده و برای به حقیقت پیوستن آن وارد عمل شوند. سواد آینده در این رویکرد به معنای داشتن قدرت ابتکار فردی و تیمی، ظرفیت ایجاد حقایق جدید و تشویق دیگران به نوآوری است[۴].
رویکرد آیندهی انتقادی
در رویکرد آیندهی انتقادی فرض بر داشتن درگیری فعال و مستمر با آینده نیست؛ بلکه مردم را به نقد و ساختارشکنی پیشبینیهای موجود از آینده دعوت میکند. این فعالیتهای انتقادی تصاویری که از آینده داریم را واضح، خارج از تابعیت و واقعی جلوه میدهند و همچنین نشان میدهند که چطور ایدههای معقول، مطلوب و محتمل، طبیعی نبوده و به خودی خود اتفاق نمیافتند؛ بلکه نتیجهی فرآیندهای اجتماعی[۵]، مداخلات عمدی[۶]، توزیع قدرت[۷] و نیز تصورات موجود دربارهی آینده و ساختار اجتماعی جامعه[۸] هستند.
[۱] اسلاتر ۱۹۹۸
[۲] Muiderman et al., 2020
[3] Muiderman et al., 2020
[4] Snowden, 2011, p. 223
[5] Beck & Mahony, 2018; Beck & Oomen, 2021
[6] Hajer, 2017; Hajer & Pelzer, 2018
[7] Stirling, 2018
[8] Jasanoff & Kim, 2015
منابع:
۰ دیدگاه