با پیچیدهتر شدن دنیای امروزی، مطالعات آینده یا آینده پژوهی به عنوان یک رشته مهم برای رمزگشایی از عوامل تغییر و محرکهایی که عدم قطعیت فردا را شکل میدهند، ظاهر میشود. یکی از چارچوبهای مهم حوزهی آیندهپژوهی، چارچوب و مدل ۶ ستون آینده است. این مدل که توسط سهیل عنایت الله (Sohail Inayatullah) تدوین شده است، شامل شش رکن اساسی یا به اصطلاح ستون است که پژوهشگران، سیاستگذاران و سازمانها را در آمادهسازی برای سناریوهای مختلف آینده راهنمایی میکند. این شش ستون شامل نقشهبرداری، پیشبینی، زمانبندی، تعمیق، گسترش و تبدیل راهی ساختاریافته برای نزدیک شدن و کشف احتمالات آینده را فراهم میکند [۱]. در شکل شمارهی ۱ این مدل به تصویر کشیده شده است [۲].
شکل ۱- شش ستون آینده پژوهی
ترسیم حال و آینده (Mapping)
اولین ستون از این شش ستون، ترسیم نام دارد. ترسیم یا Mapping استفاده از ابزارهایی مانند مثلث آیندهها (futures triangle) و چشم انداز آینده (futures landscape) برای ارزیابی نیروهای شکل دهنده آینده است. مثلث آینده سه نیروی کلیدی را مشخص میکند؛ کشش آینده، فشار زمان حال و وزن تاریخ. این نیروها برای تأثیرگذاری بر چگونگی شکلگیری آینده با هم تعامل دارند [۱]. ترسیم آینده به افراد این امکان را میدهد که تصویری منسجم از حال و آیندهی بالقوه ایجاد کنند و مبنایی را برای ایجاد تحلیل بیشتر ارائه دهند.
پیشبینی آینده
وقتی زمان حال ترسیم شد، مرحله بعدی پیشبینی آینده است. این ستون بر شناسایی روندهای نوظهور با استفاده از ابزارهایی مانند تحلیل مسائل نوظهور (emerging issue analysis) و چرخ آینده (futures wheel) تمرکز دارد. تحلیل مسائل نوظهور به دنبال شناسایی سیگنالهای ضعیفی است که ممکن است به روندها یا اختلالات عمده در آینده منجر شوند. از سوی دیگر، چرخ آینده به کشف پیامدهای مستقیم و غیرمستقیم رویدادها یا تصمیمات خاص کمک میکند [۱]. پیشبینی تحولات آینده به تصمیمگیرندگان و سیاستگذاران اجازه میدهد تا استراتژیهایی را در پاسخ به تغییرات بالقوه در محیط آماده و تدوین کنند.
زمانبندی آینده
درک زمان و چگونگی وقوع تغییرات در آیندهپژوهی بسیار مهم است. ستون سوم یعنی زمانبندی، بینشهایی را درباره الگوها و کلانروندهای تغییر از طریق تحلیلهای کلان تاریخی ارائه میکند. زمانبندی آینده، آیندهپژوهان را قادر میسازد تا تغییرات یا روندهای اجتماعی در مقیاس بزرگ را با درک پیشینههای تاریخی و الگوهای چرخهای پیشبینی کنند [۲]. خواه جوامع از طریق پیشرفت خطی حرکت کنند یا چرخههای مشابه را تکرار کنند، این ستون اهمیت دنبال کردن ریتم تغییرات را برای پیشبینی بهتر تحولات آینده برجسته میکند.
تعمیق آینده
ستون چهارم، عمیقسازی یا تعمیق آینده به لایههایی از واقعیت میپردازد که آینده را شکل میدهند و تحلیلِ عمیقتر ابعاد فرهنگی، اجتماعی و روانشناختی را که بر احتمالات آینده تأثیر میگذارند، تشویق میکند. تحلیل لایهای علّی (CLA) یکی از ابزارهای اصلی در این ستون شمرده شده که مسائل را به لایههای متعددی تقسیم میکند؛ بحث، علل اجتماعی، گفتمان/جهانبینی و استعاره/اسطوره [۱]. این روش به آیندهپژوهان اجازه میدهد تا نه تنها روندهای سطحی، بلکه روایتهایی را که فهم ما از آینده را شکل میدهند، بررسی کنند. با تعمیق تحلیل، پیچیدگی آینده آشکارتر میشود و رازهای پنهانی را آشکار میکند که باید در برنامهریزی آینده در نظر گرفته شوند.
توسعهی گزینههای جایگزین
توسعهی گزینههای جایگزین، ستون پنجم است که شامل ایجاد طیفی از آیندههای ممکن است. اینجاست که سناریوها وارد عمل میشوند. از طریق سناریونگاری، آیندهپژوهان میتوانند سناریوهای مختلفی که میتواند در آینده شکل بگیرند را در نظر داشته باشند؛ از محتملترین نتایج گرفته تا آیندههای رادیکالتر یا مخربتر. مدل ردیابی تغییرات (Change Progression Method) به تصمیم گیرندگان کمک میکند تا بفهمند که چگونه تغییرات تدریجی میتواند منجر به تحولات سیستمیگستردهتر شود [۲]. سناریوها ابزاری برای تفکر خلاقانه در مورد آینده و در نظر گرفتن گزینههایی که ممکن است فوراً قابل قبول به نظر نرسند فراهم میکند.
دگرگونی آینده
در نهایت، ستون ششم یعنی دگرگونی بر شکل دادن فعالانه به آینده از طریق روشهایی مانند چشماندازسازی (Visioning) و پسنگری (Backcasting) تمرکز دارد. چشماندازسازی در مورد ایجاد آیندهای مطلوب با تصور وضعیت ایده آل و پسنگری برای تعیین مراحل لازم برای دستیابی به آن است. پسنگری هم این فرآیند را با شروع از آینده مطلوب و تجزیه و تحلیل اقداماتی که در حال حاضر برای تحقق آن چشمانداز باید انجام شود، تکمیل میکند [۲]. از طریق این روشها، آینده فقط چیزی نیست که باید پیشبینی شود بلکه باید به طور فعال توسط کسانی که در آیندهپژوهی فعالیت دارند، خلق شود.
شش ستون آیندهپژوهی چارچوبی قوی برای درک و شکل دادن به آینده فراهم میکند. این مدل با ترسیم و به اصطلاح نقشهبرداری از زمان حال، پیشبینی روندها، زمانبندی تغییرات اجتماعی، عمیقتر کردن تحلیلها، گسترش گزینهها و دگرگونی آینده، افراد و سازمانها را به ابزارهایی مجهز میکند تا به طور موثر در عدم قطعیتهای آینده بتوانند با خیال راحت حرکت کنند. با افزایش سرعت تغییرات، به کارگیری این ستونها در ایجاد استراتژیها و راه حلها برای چالشهای فردا اهمیت فزایندهای پیدا میکند [۱][۲].
منابع:
۰ دیدگاه