https://iranianfuturist.com

آینده پژوهی سالمندی

نگاه انسان همواره به افق دوخته شده است؛ به پهنه‌ای نامرئی که آن را «آینده» می‌نامیم. این آینده، صرفاً یک امتداد زمانی نیست، بلکه یک فضای بالقوه است؛ فضایی که هم می‌تواند ما را در خود ببلعد و هم می‌تواند صحنه شکوفایی ما باشد. همه ما به نوعی با آینده درگیریم، اما اغلب تماشاگری منفعل باقی می‌مانیم. حال آنکه می‌توانیم با درک عمیق‌تر آن و ترسیم چشم‌اندازی روشن، به معماران فعال فردای خود تبدیل شویم.

از پیش‌بینی تا درک: ضرورت اندیشیدن به آینده

جهان در حال تجربه‌ی یک دگرگونی عظیم و خاموش است. آماری که سازمان بهداشت جهانی منتشر کرده، تنها یک خبر نیست، بلکه روایتی از آینده‌ای است که هم‌اکنون در حال شکل‌گیری است: تا سال ۲۰۵۰، جمعیت افراد بالای ۶۰ سال در جهان دو برابر شده و به ۲.۱ میلیارد نفر خواهد رسید. این یعنی از هر ۶ نفر، یک نفر در آستانه سالمندی یا در آن قرار خواهد داشت.

 

آینده پژوهی سالمندی

مواجهه با چنین واقعیتی، ما را به نقطه‌ای فراتر از پیش‌بینی‌های ساده سوق می‌دهد. اینجا دیگر صحبت از حدس و گمان نیست، بلکه نیاز به یک درک نظام‌مند از نیروها و روندهایی است که این آینده را می‌سازند. این رویکرد تحلیلی و ساختاریافته، همان چیزی است که از آن با عنوان آینده‌ پژوهی یاد می‌کنیم. آینده‌ پژوهی به ما نمی‌گوید فردا دقیقاً چه خواهد شد، بلکه با شناسایی روندها (مانند سالمندی جمعیت)، عدم قطعیت‌ها (مانند سرعت پیشرفت فناوری پزشکی) و نیروهای پیشران، سناریوهای مختلفی از آنچه ممکن است رخ دهد را پیش روی ما قرار می‌دهد. این دانش، ما را از غافلگیری در برابر امواج تغییر مصون می‌دارد و به ما قدرت انتخاب می‌بخشد.

نگاشتن فردای مطلوب: قدرت تخیل و اراده

اما دانستن اینکه چه آینده‌هایی محتمل است، کافی نیست. پرسش عمیق‌تر و انسانی‌تر این است: ما کدام آینده را می‌خواهیم؟ وقتی آینده‌ پژوهی به ما نشان می‌دهد که دو سوم سالمندان جهان در کشورهای با درآمد متوسط و پایین زندگی خواهند کرد، این پرسش اهمیتی حیاتی پیدا می‌کند. آیا آینده‌ی مطلوب ما، جهانی است که در آن پیری با انزوا و نابرابری عجین شده است؟

پاسخ به این پرسش، ما را به قلمرو آینده ‌نگاری وارد می‌کند (مطالعه بیشتر: آینده نگری راهبردی و استراتژی). آینده ‌نگاری، هنر و فرایند خلق یک چشم‌انداز روشن، الهام‌بخش و مشترک از آینده‌ای است که آرزوی آن را داریم. این دیگر یک فعالیت صرفاً تحلیلی نیست؛ بلکه یک کنش خلاقانه و مبتنی بر ارزش است. ما تصویری از یک «پیری سالم» را می‌نگاریم؛ تصویری که در آن، سال‌های اضافی عمر، نه دورانی از ضعف و بیماری، که فرصتی برای یادگیری، انتقال تجربه و مشارکت معنادار در جامعه است.

این تصویرسازی آگاهانه، با کلیشه‌های رایج در مورد سالمندی مبارزه می‌کند. نگرش‌هایی که سالمندان را سربار جامعه می‌دانند، بزرگترین مانع برای خلق آینده‌ای بهتر هستند. آینده ‌نگاری به ما اجازه می‌دهد تا روایتی نو بسازیم: روایتی که در آن یک فرد ۸۰ ساله به لطف محیط‌های شهری مناسب، فناوری‌های حمایتی و نظام سلامت پاسخگو، از کیفیتی از زندگی برخوردار است که از یک فرد بسیار جوان‌تر انتظار می‌رود.

آینده، یک مسئولیت مشترک

این چشم‌انداز مطلوب، خود به خود محقق نمی‌شود. آینده، محصول انتخاب‌ها و اقدامات امروز ماست. اعلام دهه ۲۰۲۱-۲۰۳۰ به عنوان «دهه پیری سالم» توسط سازمان ملل، در واقع یک دعوت جهانی به یک آینده ‌نگاری مشترک است. این فراخوان از دولت‌ها، جوامع مدنی و تک‌ تک ما می‌خواهد تا در چهار زمینه دست به اقدام بزنیم: تغییر نگرش‌های تبعیض‌آمیز، ساخت جوامع دوستدار تمام سنین، ارائه مراقبت‌های بهداشتی یکپارچه و فراهم آوردن حمایت‌های لازم برای سالمندان.

در نهایت، اندیشیدن به آینده و پدیده‌ای مانند سالمندی جهانی، یک تمرین فلسفی است. این ماجرا ما را وادار می‌کند تا از خود بپرسیم: معنای یک زندگی خوب چیست؟ مسئولیت ما در برابر یکدیگر و در برابر نسل‌های بعد چیست؟

پاسخ، در گرو گذار از تماشای منفعلانه به مشارکت فعالانه است. با ابزار تحلیلی آینده‌ پژوهی، می‌توانیم پیچیدگی‌های راه‌های پیش رو را درک کنیم و با قدرت خلاق آینده ‌نگاری، تصویری از جهانی را ترسیم کنیم که در آن، هر مرحله از زندگی، از جمله پیری، ارزشمند شمرده شده و با کرامت همراه باشد. آینده، بیش از آنکه یافتنی باشد، ساختنی است و مصالح آن، آگاهی، اراده و تخیل امروز ماست.

 

منبع : WHO

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x