مقدمه
کاربست آیندهپژوهی و آیندهنگاری در ایران به صورت عام و در سازمانها و شرکتها به صورت خاص با سرعت بسیار پایینی انجام میشود. این موضوع میتواند چند دلیل داشته باشد. شاید دلیل اصلی و ریشهای موضوع، غلبه گفتمانها، جهانبینی، استعارهها و کهن الگوهایی باشد که فرهنگ این کشور را شکل میدهند. در سطحی بالاتر علل ساختاری و اجتماعی وجود دارد. ملل جهان با فرهنگهای متفاوت، از سطح متفاوتی از آینده نگری برخوردار هستند. از این روی برخی به مراتب آینده نگرتر از برخی دیگرند. سطح هوش ملی در یک کشور ارتباط عمیقی با سطح هوش آینده نگری مردم آن کشور دارد. ملتهای باهوش آنهایی نیستند که صرفاً ذخیره ژنی انباشت دانشی بیشتر و قویتری دارند بلکه کسانی هستند که تصمیمها و اقدامات جمعی بهتری در مواجهه با رخدادها و موقعیتهای مختلف میگیرند. هرگونه تصمیمگیری و اقدام نیازمند آینده نگری و درک عمیق آینده و احتمالات پیشرو است.
آینده نگری یک خصلت ذاتی است و این به این معنی است که نه تنها انسان بلکه هر موجودی دارای سیستمهای پیشنگر است که این سیستمها به آن موجود و جاندار برای ادامه حیات کمک میکنند. آینده نگری نه تنها ریشه در ذخیره ژنی انسان دارند بلکه بخش مهمی از آیندهنگری حاصل تجربه محیطی و اکتسابی است. ما از زیستن در کنار هم و از تجربه پدیدههای محیطی، دانشی بدست میآوریم که این دانش به ما قدرت پیشبینی و تصمیمگیری میدهد. علاوه بر ژن و تجربه، بخش دیگری از آینده نگری از طریق آموزشهای علمی و روشمند بدست میآید که دانشگاهها، مدارس، مؤسسات و نهادها چنین وظیفهای را بر عهده دارند.
در اینکه آینده نگری و شناخت بهتر آینده در عصر حاضر یک «مزیت رقابتی» برای سازمانها و شرکتها است اتفاق نظر وجود دارد. در صدها و هزاران سال گذشته برای سازمانها، نیروی انسانی و تجهیزات مزیت رقابتی به حساب میآمدند اما در حال حاضر علاوه بر اینها، آینده نگری و به اصطلاح رایجتر «قدرت پیشبینی» مزیت رقابتی ارزشمندی است که میتواند سهم شرکتها و سازمانها را از بازارهای موجود افزایش دهد. نه تنها پشیمانی کمتری به بار بیاورد بلکه مانع از غافلگیری راهبردی شود. قدرت انطباقپذیری را بالا ببرد و میزان مشارکت را افزایش دهد. در ادامه به بخشی از کتاب «بارت ادز Bart Édes» با عنوان «یادگیری از آینده Learning From Tomorrow: Using Strategic Foresight to Prepare for the Next Big Disruption» که به ۱۰ مزیت و فایده آینده نگاری استراتژیک برای سازمانها پرداخته است اشاره میشود تا شاید انتشار چنین مطالب و موضوعاتی باعث حساسیت بیشتر سازمانها و مردم نسبت به ضرورت آموزش و یادگیری آینده نگری و آینده نگاری در کشور شود.
مطلب مرتبط:
«همهگیری کووید-۱۹» برنامهها و استراتژیهای سازمانهای دولتی، خصوصی و غیرانتفاعی را در سطح جهانی از بین برد. کسانی که مسئول تجزیه و تحلیل ریسک، توسعه کسب و کار، تدوین استراتژی، سیستمها و برنامهریزی و به طور کلی رهبری هستند، در تلاش برای درک آنچه ممکن است بعد از خروج از بحران رخ دهد، هستند. بر این اساس جای تعجب نیست که شاهد افزایش علاقه به آینده نگاری استراتژیک در جهان هستیم. آینده نگاری استراتژیک یا بهطور ساده آینده نگاری، روشی ساختاریافته و سیستماتیک برای استفاده از ایدههای مربوط به آینده برای پیشبینی و آمادگی بهتر برای تغییر است. در شرایط عدم قطعیت و پیچیدگی زیاد، و در جایی که پیامدها در بازه زمانی مربوطه به میان مدت تا بلندمدت رخ میدهند، روشهای آینده نگاری میتوانند به سازمان کمک کنند تا آینده را بهتر درک کند. در اینجا ده مزیتی که آینده نگاری (Foresight) برای سازمانهایی که از آن استفاده میکنند به ارمغان میآورد آورده شده است:
۱۰ مزیت آینده نگاری استراتژیک
۱. نوآوری (innovation) را ترویج میکند.
آینده نگاری سازمانها را به تفکر گستردهتر در مورد آیندههای ممکن، از جمله ایدهها، رویکردها، محصولات و خدمات جدید تشویق میکند. در این فرآیند، آینده نگاری باعث تحریک نوآوری برای پرداختن به چالشهایی نوظهوری که از سناریوهای بدیل در آینده پدید میآیند، میشود.
۲. چابکی (agility) را افزایش میدهد.
آینده نگاری به سازمانها کمک میکند تا نقاط عطف متفاوت آینده، که شباهت اندکی به هنجارها و روندهای امروزی دارند را پیشبینی کنند. با تکیه بر آینده نگاری، سازمانها شروع به تفکر متفاوت در مورد چگونگی دستیابی به اهداف خود، مسیرهای مختلف دستیابی به آن اهداف و (انحراف از وضع موجود) و موانعی میکنند که ممکن است در این مسیر ظاهر شوند. سازمانهایی که از آینده نگری استفاده میکنند، چابکتر هستند و موقعیت و شرایط بهتری برای سازگاری سریع با تغییرات دارند.
۳. مفروضات اساسی و راهبردی (critical assumptions) را آزمایش میکند.
سیاستها و خط مشیها همیشه مبتنی بر مفروضات هستند، برخی به صورت ضمنی و برخی صریح. آینده نگاری مفروضات را به چالش میکشد و میتواند مفروضات نامعتبر یا ناقصی را که پایه تصمیمات و برنامههای مهم را تشکیل میدهند، کشف کند.
۴. تابآوری (Resilience) و انعطافپذیری را افزایش میدهد.
سازمانی که از آینده نگاری استفاده میکند، ظرفیت بالایی در احیا و برگشتن (bounce back)، پس از وقوع بحران و سختیها دارد (ضریب احیای بالا). همچنین استفاده از آینده نگاری سازمان را متوجه شگفتیسازها (رخدادهایی با احتمال وقوع پایین اما با اثرگذاری بسیار زیاد) میکند که ممکن است تغییر جهت اساسی یک روند یا سیستم را نشان دهد (رویداد قوی سیاه).
۵. رقابتپذیری (competitiveness) را بهبود میبخشد.
آینده نگاری توانایی سازمانها برای رقابت با رقبا و بازیگران مشابهی که در شناسایی و آمادهسازی برای سناریوهای بدیل شکست خوردهاند را به طرز چشمگیری افزایش میدهد. آینده نگاری میتواند به سازمانها در ارائه پیشنهادهای نوآورانهتر برای خریداران و مشتریان خود و پیشبینی خواستههای در حال تحول آنها کمک کند.
۶. رضایت کارکنان (employee satisfaction) را افزایش میدهد.
آینده نگاری از تخصص و دیدگاههای درون سازمانی استفاده میکند و ارزش کارکنان آن را تشخیص داده و به رسمیت میشناسد. (حس ارزشمند بودن به کارکنان داده میشود). کارکنان به فرصتهای به وجود آمده برای خلق یک چشمانداز مشترک و مشارکت در ساخت آینده سازمان خود پاسخ مثبت میدهند.
۷. یادگیری (learning) را ترویج میکند.
ماهیت پرسشگرانه و اکتشافی آینده نگاری، مستقیماً به یادگیری از تجارب و توسعه بینشهای جدید از طریق مشارکت دادن و درگیر کردن علوم و تخصصهای مختلف کمک میکند. برخی از دولتها و شرکتها یافتههای حاصل از مطالعات آینده نگاری خود را با هدف توسعه به «اشتراکگذاری دانش knowledge sharing» بهطور رایگان در دسترس قرار میدهند.
۸. مشارکت عمومی (public participation) را تسهیل میکند.
آینده نگاری شامل نوعی از تحقیق است که فرد میتواند در رایانه خود انجام دهد، اما این تحقیق مستلزم و نیازمند تعامل و همکاری با دیگران، در داخل و خارج از سازمان است. این شکل از مشارکت، فرصتی را برای همکاری طیفی از ذینفعان در توسعه دیدگاههای مشترک – از آنچه ممکن است اتفاق بیفتد- فراهم میکند. با این کار، آینده نگاری میتواند مالکیت اجتماعی و حس جمعی از منافع و اهداف مشترک را در جامعه پرورش دهد (تقویت سرمایه اجتماعی).
۹. برنامهریزی و استراتژینویسی (strategizing) را بهبود میبخشد.
آینده نگاری طیف آیندههای جایگزین را فراتر از حد انتظار گسترش داده و مجدد چارچوب بندی میکند. این موضوع اطلاعات و بینش وسیعتری به سازمانها میدهد تا برای سالهای آینده برنامهریزی کنند. همچنین گزینههایی برای آزمایش و تجربه با رویکردهای نوآورانه تولید میکند و امکان «تست استرس stress testing» (با هدف سنجش میزان حداکثر پایداری سیستم، تصمیم یا راهبرد) استراتژیها و سیاستهای احتمالی را فراهم میکند.
۱۰. افراد و سازمانها را توانمند میکند.
از طریق آینده نگاری، سازمانها عدم قطعیتها را در آغوش میگیرند (embrace uncertainty) بجای آنکه تلاش کنند تا کار نشدنی – یعنی کنترل عدم قطعیتها- را دنبال کنند. آینده نگاری اعتماد و قدرت سازمان را افزایش میدهد. ترس از ناشناختهها با آشکار شدن آیندههای جایگزینِ باورپذیر (plausible alternative futures) از بین میرود.چابکی سازمانی
پذیرش و انطباق با آینده نگاری (Adoption of Foresight)
آینده نگاری با وجود خوبیهایی که میتواند برای یک سازمان داشته باشد، به ندرت توسط دولتها، آژانسهای بینالمللی، مؤسسات دانشگاهی و سازمانهای جامعه مدنی استفاده میشود. توجه به این نکته اهمیت دارد که فقط ۲۵ درصد از ۵۰۰ شرکت برتر در لیست فورچون از رویکرد و فرایندهای آینده نگاری به صورت درونزا بهره میبرند.
در پایان لازم است تا به این نکته توجه شود که ساختارهای آموزشی و فرهنگ آموزشی در کشور نقش بسیار مهمی در توسعه و ترویج آینده نگری و آینده نگاری دارند. فرزندان ما میتوانند به مراتب آینده نگرتر و موفقتر از ما باشند به شرطی که ادبیات ما، داستانهای ما، کنایهها و استعارههای ما، ساختارها و محیط زندگی ما با در نظر گرفتن اصول آینده اندیشی و آینده نگری تدوین، طراحی و اجرا شوند. با توجه به این ۱۰ محور، به دانشجویان و پژوهشگران حوزه مدیریت و رشتههای مرتبط توصیه میشود به عنوان کار پژوهشی، نسبت بین هر کدام از این محورها با آینده نگاری استراتژیک را به صورت عمیق با سازمانهای مد نظر خود مورد بررسی قرار دهند.
احد رضایان قیهباشی
دانشآموخته دکتری و پسادکتری آینده پژوهی دانشگاه تهران
۰ دیدگاه