چهار قانون آینده پژوهی

۴ مهر ۱۳۹۳ | مبانی آینده پژوهی

ضیاء الدین سردار (ziauddin sardar) جز آن دسته از آینده پژوهان نام آشنا در ایران است، که چند کتاب از او تا کنون به فارسی ترجمه شده است. سردبیری نشریه فیوچرز، عضویت در انجمن‌های مختلف مربوط به آینده پژوهی و اجرای برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی آن هم به عنوان یک روشنفکر مسلمان شناخته شده در غرب، از جمله مهم‌ترین شاخصه‌هایی است که می‌توانیم سردار را با آن‌ها بشناسیم. در ادامه مطلبی در خصوص آینده پژوهی تحت عنوان چهار قانون آینده پژوهی از نگاه سردار آمده است.

چهار قانون آینده پژوهی سردار (Sardar’s four laws of futures studies)

ziauddin sardar

ضیاء‌الدین سردار؛ آینده پژوه نام‌آشنای پاکستانی

 

  • اولین قانون آینده پژوهی سردار: آینده پژوهی شرور است.

تمام مسائل آینده پیچیده، هم‌بسته و متناقض بوده و در یک محیط نامشخص و در چشم‌اندازهایی که به سرعت در حال تغییرند، قرار دارند. هر تلاشی در حل یک یا مجموعه‌ای از مشکلات، اغلب منجر به بروز مشکلات جدیدی می‌شود. چنین مشکلاتی به عنوان «مشکلات شرور» «wicked problems» توصیف شده‌اند (مشکلات شرور یک اصطلاح است برای توصیف مسائلی که حل آنها به دلایلی چون ناقص و متناقض بودن، دشوار و ناشدنی است).

آینده پژوهی شرور

شرور بودن در زبان فارسی گاهی برای تبهکاران و گاهی برای کودکان به کار می‌­رود با دو معنای متفاوت و معنای دوم به واژه تخس بودن نزدیک است. به نظر من در اینجا مشکلات تخس هستند و در مقابل چنین مسائلی آینده پژوهی نیز شرور و تخس است).

اما آینده پژوهی نیز شرور است. نه فقط به این خاطر که به واسطه همان ماهیت شرور خود از عهده مشکلات شرور بر می‌آید؛ هم‌چنین به این معنا شرور که انتهای آینده‌هایی که ارائه می‌دهد، به طرز بازیگوشانه‌ای باز است. نه از یک امکان بلکه از چندین امکان سخن می‌گوید و مرزهای آن کاملاً متخلخل است. آینده پژوهی از وام گرفتن ایده‌ها و ابزارها، به هر میزان که لازم باشد، از هر یا همه رشته‌ها و گفتمان‌های دیگر خرسند است. آینده پژوهی هنوز به یک شیوه دیگر شرور است و آن این که علاوه بر چندرشته ای (Multidisciplinary) و فرارشته‌ای (Transdisciplinary) بودن، هم‌چنین آشکارا غیر رشته‌ای (Un- disciplinary) است. بدین معنا که گرچه یک شیوه نظام‌مندِ کاملا تکامل‌یافته از پژوهش انتقادی است، اما به طور خودآگاهانه‌ای وضعیت و حالت یک رشته علمی را رد می‌کند.

 

  • دومین قانون آینده پژوهی سردار: آینده پژوهی (MAD) است.

حروف بزرگ در MAD حائز اهمیت هستند. این یک مخفف برای (Mutually Assured Diversity) به معنای تنوع قطعی و متقابل است. تنوع، در تمام صورت‌های شگفت‌انگیز خود، جوهر آن پدیده‌ای است که ما را به طور کامل انسان می‌سازد. تنوع متقابلاً تضمین‌شده دال بر این موضوع است که حفاظت کامل از انسانیت ما مستلزم آن است که این تنوع تضمین شده باشد، که نه تنها بقا یابد بلکه در هر آینده مطلوبی پیشرفت کند و این که نسل‌های آینده تنوع یکدیگر را تشخیص دهند و قدردان آن باشند.

آینده پژوهی MAD

تنوع متقابلاً تضمین شده، احتیاجات مشخصی برای آینده پژوهی دارد. نخست به این ادراک نیاز دارد که راه حل‌های متفاوتی برای انسان بودن و همین طور مسیرهای آینده مختلفی برای تحقق کامل انسانیت جمعی ما وجود دارد. دوم آن‌که مستلزم درک این واقعیت است که موقعیت انسانی یک موقعیت فرهنگی است و این‌که فرهنگ یک ویژگی ارتباطی حیاتی است، یک ویژگی توانمندسازِ دانستن، بودن و انجام دادن. با توجه به تنوع فرهنگ‌ها در این سیاره، نظام‌های دانشی متفاوت، تاریخ‌های مختلف، اشکال مختلف زندگی، معیارهای مختلف کمال و شیوه‌های مختلف برای تعدیل در تغییرات وجود دارد. تنوع متقابلاً تضمین شده، آینده پژوهی را ملزم می‌سازد تا مطمئن شود که آینده پیوسته بر روی تمامی پتانسیل‌ها و امکان‌های متنوع و گوناگون گشوده باقی خواهد ماند.

 

  • سومین قانون آینده پژوهی سردار: آینده پژوهی دیرباور است.

قانون سوم نتیجه طبیعی قانون اول و دوم است. آینده پژوهی لازم است نسبت به راه حل‌های تک بعدی و ساده برای مشکلات شرور و نیز نسبت به ایده‌ها، تصاویر، پیشگویی‌ها و پیش‌بینی‌های غالب و برداشت‌های تک ساحتی از حقیقت، مشکوک باشد تا اطمینان حاصل کند که آینده با یک فرهنگ واحد، مسدود و استعمار نمی‌شود. بنابراین شکاکیت آینده پژوهی، یک انتقاد به منظور عیب‌جویی نیست، بلکه اهداف مشخصی از جمله آشکار کردن پتانسیل‌های کثرت گرایانه را در نظر دارد.

آینده پژوهی دیرباور

شکاکیت در آینده پژوهی ابزاری برای تغییر مثبت است و این پرسش‌ها را مطرح می‌کند: چه امکان دیگری وجود دارد؟ چه چشم اندازهای دیگری وجود دارد؟ این یا آن آینده چه تأثیری بر سایرین خواهد داشت؟ و در نهایت: چه کسی از پیامدهای آینده، روندها، پیشرفت‌ها، تصاویر، پیش‌بینی‌ها، سناریوها یا چشم‌اندازهای مشخص، سود می‌برد؟ آینده پژوهی به همان میزان، نسبت به اظهاراتی که مدعی‌اند مفاهیم و روش‌های یک گفتمان خاص منطقاً می‌توانند فهم درستی از حقیقت آینده ارائه دهند، شکاک است.

 

  • چهارمین قانون آینده پژوهی سردار: آینده پژوهی بی آتیه است.

آینده پژوهی بی آتیه (futureless) است، نه به معنای لغت نامه‌ای آن که «هیچ چشم انداز و جایگاهی در آینده ندارد» و نه به این معنا که آینده پژوهی در آینده‌های دور وجود نخواهد داشت، بلکه آینده پژوهی به یک معنای خاص و فنی بی آتیه است:

از آن جا که نمی‌توانیم هیچ گونه دانش راستینی از آینده داشته باشیم، به گونه‌ای معنادار تاثیر تمام اکتشافات آینده تنها می‌تواند در زمان حال مورد ارزیابی قرار گیرد. می‌توانیم در مورد پیشگویی‌ها و پیش‌بینی‌ها به عقب برگردیم و ببینیم آن‌ها تا چه اندازه‌ای درست یا نادرست بوده‌اند. اما نمی‌توانیم ارزیابی کنیم که آن‌ها از منظر خود آینده تا چه حد درست یا نادرست هستند. بنابراین آینده پژوهی ریشه در زمان حال دارد.

آینده پژوهی بی‌آتیه

تمام فعالیت‌های آینده پژوهانه تاثیر مستقیمی بر زمان حال دارند. از جمله آن­‌ها می‌توانند ادراک افراد را تغییر دهند، آن‌ها را از خطرات و فرصت‌های پیش رو آگاه سازند، به آن‌ها برای انجام فعالیت‌های خاص انگیزه دهند، آنها را وادار به اختراع یا ابداع کنند، آن‌ها را به تغییر و تعدیل ترغیب نمایند، آنها را به کنش‌های اجتماعی مشترک تحریک کنند، آنها را با ترس فلج کنند، آنها را قدرتمند سازند، به حاشیه بکشانند، یا به آنها بگویند که آن‌ها و فرهنگ‌های آن‌ها و نظام‌های اعتقادی آن‌ها مهم یا بی‌اهمیت هستند. بنابراین سرانجام آن چه واقعا اهمیت دارد، تاثیری است که آینده پژوهی «اکنون» دارد؛ و این ارزش و کیفیت تنها می‌تواند در زمان حال قضاوت شود.

نوشته‌های خواندنی دیگر:

قسمتی از ترجمه کتاب «آینده: تمام آنچه اهمیت دارد» نوشته‌ی سردار: ما پیشگو نیستیم 

مقاله‌ای تحسین شده از سردار: آینده اندیشی؛ آینده پژوهی؛ آینده شناسی؛ آینده گرایی؛ آینده نگاری؟ چه مفهومی در یک نام نهفته است؟ 

کتابی ترجمه شده از سردار: فلسفه علم، قدم اول 

۰ دیدگاه

یک دیدگاه بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *