چند صباحی است که بحثهایی از قبیل قیمت نفت، اقتصاد بدون نفت، بودجه سالیانه دولت، سهم درآمدهای نفتی و … وزن سنگینتری نسبت به گذشته در مباحث جاری کشور پیدا کردهاند. آن هم از این جهت که شاهد روند نزولی قیمت نفت در بازارهای جهانی بودهایم. پدیدهای که بر اقتصاد ایران و معیشت تقریباً همه کسانی که در این جغرافیا زندگی میکنند، تأثیر مستقیم دارد. این نوشتار به قصد ارائه تبیینی کوتاه از جایگاه فناوریهای دیجیتال در رشد صنعت نفت نوشته شده است. مسئلهای که هر چند برون دادههای آن در آینده بروز خواهند کرد، اما تصمیمگیری برای ورود به آن، مربوط به زمان حال است.
در روزگار کنونی یک پارادوکس آشکار در ارتباط میان شاخصهای کلان اقتصادی و مسائل جغرافیای سیاسی (ژئوپلتیک) وجود دارد. در حالی که اقتصاد، هر روز بیشتر و بیشتر جهانی می شود، سیاست هر روز بیشتر و بیشتر محدود و منطقهای میشود. اقتصاد جهانی، بیش از هر زمان دیگری در هم تنیده شده است. برای مثال نوسانات اقتصاد چین بر روی بازار صادرات مواد اولیه در تمامی کشورهای جهان تأثیرگذار است.
اما از منظر سیاست، ما شاهد محدود شدن هر روزه سیاست در چارچوبهای ملی و منطقهای هستیم. ظهور دوباره ملیگرایی، دعوت به ایجاد سازمانهای منطقهای و کاهش اعتماد به نهادهای بین المللی، همه و همه نشانههایی آشکار از این تمایلات محلی گرایی هستند (یک شاهد بر این مدعا شرایط کشور خودمان است. کافی است به رفتار دو دسته از هیئتهایی که از اقصی نقاط جهان به کشورمان سفر میکنند، دقت کنید. هیئتهای سیاسی و هیئتهای اقتصادی). این روزها اوضاع جهان مملو از آمیختگی میان تناقضاتی است که ما را به سوی دو مفهوم در آیندهپژوهی رهنمون می سازد: عدم قطعیت و پیشبینی ناپذیری.
نوشته مرتبط: جهان بی ثبات، غیرقطعی، پیچیده و مبهم؛ جهان VUCA
فناوری های دیجیتال در صنعت نفت
با وجود همه این تناقضات، عدم قطعیتها و پیشبینی ناپذیریها، اما از منظری دیگر یعنی از منظر فناوری، یک روند به وضوح قابل تشخیص است. سرعت و مقیاس دگرگونیهای دیجیتال بر روی تمامی صنایع تأثیرگذار است و این تأثیرگذاری به لحاظ شدت و وسعت بیش از این خواهد شد. فناوریهای دیجیتال ترکیبی است از تکنولوژیهای رایانش ابری و تلفن همراه تا حسگرهای ارزان قیمت. این طیف از فناوریها باعث به کارگیری داده (data) و هوشمندی (intelligence) به عنوان خوراک کسب و کارهای جدید خواهند شد.
رهبران کسب و کارها، شرکتها و صنایع با جهانی مواجه میشوند که هر روز پیچیدهتر و غیر قابل پیشبینیتر می شود و چابکی بیشتر، سرعت بیشتر و شایستگیهای دیجیتالی بیشتری را میطلبد. و صنعت انرژی نیز از این قاعده مستثنی نیست. روندهایی که در جهان دیجیتالی به آنها اشارات کوچکی شد، بر روی بخش انرژی نیز تأثیرگذار خواهند بود. اجازه بدهید در ادامه بر روی این تأثیرات کمی دقیقتر شویم.
فعالین بخش انرژی، چه تولیدکنندگان و چه مصرف کنندگان، حساسیت ویژهای در مورد افت و خیز قیمت نفت و بهرهوری سرمایه در این بخش دارند. نرخهای بالای تولید، ذخایر نفتی در مناطق مختلف جهان را به طور پیوست کاهش میدهند و همین مسئله تولیدکنندگان را مجبور به مراقبت و سختگیری در مورد بهرهوری فرایندهای تولیدشان میکند. فناوری دیجیتال بر روی هر دو طرف عرضه و تقاضای انرژی تأثیر میگذارد. البته این تأثیرگذاری از گونهای دیگر است.
ما شاهد جاری بودن چهار روند هستیم که به صورت پیوسته در تمامی بازارها نقش بازی میکنند. ۱- تغییر الگوی مصرف، ۲-راههایی جدید به منظور بهینهسازی داراییها، ۳- همکاریهای میان صنایع و ۴- استفادههای وسیعتر از پلتفرمهای صنعتی. این روندها کم و بیش در همه بازارها وجود دارند. حال ببینیم که فناوری دیجیتال چه سهم و نقشی در این روندها دارد.
جهان آنلاین باعث دگرگونی در الگوهای مصرف شده است؛ مالکیت کمتر و پرداخت به ازای مصرف منابع (pay – by – use) بیشتر. میتوانی به صورت اینترنتی یک ماشین را برای یک ساعت گردش در شهر اجاره کنی، مدلهای جدید بیمه بر اساس نیاز شما صادر میشوند و در طول مدت رانندگی فناوریهای پیشرفته ناوبری و سیستمهای محیطی و ترافیکی به شما کمک میکنند تا مسیرهایی را انتخاب کنید که علاوه بر راحتی شما، باعت کمتر کردن ترافیک و ازدحام شوند. ماشینهای هوشمندتر، خانههای هوشمندتر، شهرهای هوشمندتر و لوازم هوشمندتر، همه و همه بر روی سطح تقاضای انرژی اثر میگذارند.
تغییرات وسیعتر با وصل کردن وسایل به یکدیگر ظهور خواهند کرد. این وسایل میتوانند اطلاعات آنی تولید کنند. تولید و تجزیه و تحلیل آنی و همزمان اطلاعات همان چیزی است که باعث بالا بردن سطح بهره وری و بهینهسازیهای سطح بالا میشود. این رویکرد باعث بهینهسازی موتورهای وسایل در ناوگانهای حمل و نقل، بهبود عملکرد بالابرها، آسانسورها و همه وسایل در خانهها و سکونتگاهها، و بهبود عملکرد زنجیرههای تأمین در سراسر دنیا میشود.
فرمهای جدیدی از همکاریهای بین صنعتی شکل گرفته و صاحبان صنایع تشخیص دادهاند که برای بقا و رشد کارکنانشان به مهارتهای دیجیتالی بیشتر و بیشتری نیاز دارند. دانش و مهندسی داده به حرفهای کلیدی و مهم در بسیاری از کسب و کارها تبدیل خواهد شد. فناوری دیجیتال به این بحران کمبود حرفههای کلیدی در نیروهای شاغل در صنعت انرژی به گونهای دیگر پاسخ خواهد داد.
فناوریهای پوشیدنی (wearable) به نیروی کار این اجازه را میدهد تا با ابزار و تجهیزات پیشرفته کار کند و فناوری آموزش آنلاین این امکان را میدهد که سریع و در کوتاهترین زمان مهارت و توانایی خود در کار را بهبود بخشد. فناوری دیجیتال محدودیتهای صنعتی را کمرنگ میکند و کنسرسیومهای صنعتی میتوانند فناوریهای دیجیتال را در قالب خدمات جدید ارائه دهند. برای مثال یک شرکت فعال در بخش خدمات ارتباطی میتواند به عنوان یک بخش از یک کنسرسیوم صنعتی به ارائه راهکارهای مبتنی بر فناوری دیجیتال برای صنایع خودرو سازی، انرژی و بهداشت بپردازد.
صنعت انرژی به عنوان یک صنعت قدیمی و سرمایه بر شناخته میشود که زمان زیادی میبرد تا تغییرات در آن اعمال و نتیجه آن احساس شود. اما اثر ترکیبی کاهش قیمت نفت و سرعت رشد فناوری های دیجیتال میتواند منجر به تغییر زنجیره ارزش در این صنعت شود. تأمینکنندگان در این صنعت، تحت تأثیر اقدام های سریع و آنی، مدیریت به هنگام داراییها و پیش بینی فرایندهای مربوط به نگهداری به منظور بهبود کارایی عملیاتی داراییها هستند. این مسائل هر روز مهمتر میشوند زیرا با رشد انرژیهای جدید، سبد انرژیها هر روز متنوعتر میشود. از سمت تقاضا نیز تغییر الگوهای مصرف باعث میشود تا تقاضا برای انرژی به همان نسبت رشد جمعیت افزایش پیدا نکند، بلکه این الگوهای تقاضا هستند که تغییر خواهند کرد.
در این میان فناوریهای دیجیتال فراهم کننده توامان فرصتها و چالشهای جدید در این حوزه هستند. آنها میتوانند به بهود کارایی سرمایه و نیروی کار منجر شوند، بهرهوری سرمایه را بهبود بخشند، مهارت کارکنان فعال در حوزه انرژی را توسعه دهند و با بهبود سطح امنیت انرژی به خلق مزایای اجتماعی منجر شوند. اما چالشهایی هم در کار است. مهارتهای جدیدی نیاز است و امنیت دادهها و اطلاعات هر روز مهمتر میشود. دینامیک صنعت انرژی همچنان بر اساس عرضه و تقاضا شکل خواهد گرفت، اما فناوریهای دیجیتال یک امکان بزرگ به شرکتهایی میدهند که از قدرت رو به تزاید این فناوری آگاه بوده و آن را به کار گیرند.
اگر بخواهیم این چالش را شفافتر بیان کنیم، میتوان این طور گفت که شکاف دیجیتال (شکاف بین دارا و ندار البته داشتن و نداشتن دانش و فناوری دیجیتال) در بین شرکتهای فعال در صنعت انرژی و نفت یک تعیینکننده بزرگ در آینده خواهد بود. در یک سوی طیف، ما شرکتهایی را خواهیم داشت که از قافله این فناوری عقب ماندهاند و اگر باقی مانده باشند به زور با تولید انرژی کفاف سرپا بودن خود را میدهند و در سوی دیگر طیف، شرکتهایی خواهند بود که فناوری دیجیتال را به بهترین نحو به کار گرفته و علاوه بر کاهش هزینههای خود میتوانند به طور مؤثرتری به تقاضای روز پاسخ دهند.
شاید یک فرصت بالقوه برای صنعت نفت کشور ما نیز همین باشد، توسعه فناوریهای دیجیتال به منظور کاهش خسارتهای ناشی از افت قیمت نفت. شاید وقت آن رسیده است که شرکتهای فعال در حوزه دیجیتال به فکر خلق و توسعه ایدههای نفتی باشند. آینده برای بسیاری از کارآفرینان در این حوزه رقم خواهد خورد.
(این نوشتار ترجمهای مبسوط از یک مقاله منتشر شده در مجمع جهانی اقتصاد است)
۰ دیدگاه