آینده پژوهی رویکردی فرارشتگی (Transdisciplinarity) دارد. بدین معنا که در استراتژی پژوهش، خود مرزهای موجود میان رشتهها را از بین میبرد تا از طریق دیالوگ میان آنها بهترین نتیجه که همان ایجاد دانش جدید است، حاصل شود.
ریجر (Regeer) معتقد است که ماهیت و موقعیت فرارشتگی از دو منظر قابل بررسی و تحلیل است. نخست در مقام پژوهش، این گونه از میانرشتهای مرزهای علمی را میشکافد و از همه منابع علمی و غیرعلمی استفاده میکند. دوم اینکه، به مثابه یک رویکرد آموزشی، درصدد ارائه شکل جدیدی از یادگیری و حل مسئله است که با همکاری و تشریک مساعی بخشهای معتنابهی از جامعه دانشگاهی و غیر دانشگاهی اتفاق میافتد.
رویکرد فرارشتگی آینده پژوهی
جالب آنکه این قسمت از تعریف فرارشتگی در زمره اهداف آینده پژوهی قرار دارد. برای مثال از آثار وندل بل (Wendell Bell) میتوان چنین برداشت کرد که هدف او این است که یک نوع جهتدهی نسبت به آینده را وارد تفکر متخصصان در سایر رشتهها کند، هم به این دلیل که رشتههای آنها ممکن است از توسعه رویکردهای زمانی خود تا زمانی در آینده سود ببرند و هم به این خاطر که آینده پژوهی ممکن است از کارهای آینده محورِ مرتبطِ محققان و دانشمندان رشتههای دیگر بهره ببرد.
از سویی دیگر، بل نگرانی عمیقی در مورد مسئولیت اجتماعی روشنفکران دارد. او مشارکت فعال را به مشاهده بیغرض ترجیح میدهد و از آن طرفداری میکند. او معتقد به لزوم بسط تفکرات معطوف به آینده بیرون از مرزهای آکادمیک و در میان آحاد مردم و جامعه است. این مسئله مورد توجه دانشگاههایی که خود را متصدی رشته آینده پژوهی میدانند، قرار گرفته است.
برای مثال از آنجا که آینده پژوهی یکی از دورههای عمومی مورد نیاز دانشجویان دانشگاه تام کانگ است، یکپارچه کردن شیوههای آموزش کلاسهای آینده پژوهی یکی از اساسیترین فرایندهاست. این دورهها برای مطرح کردن گرایشها و مسائل اصلی مؤثر بر بشریت و بحث در مورد شیوههای ایجاد آیندههای بدیل، طراحی شدهاند. در نتیجه، دورهها از مناظر گوناگونی ارائه شدهاند، که عبارتند از: «آیندههای اجتماعی»، «آیندههای فن شناختی»، «آیندههای اقتصادی»، «آیندههای زیست محیطی»، «آیندههای سیاسی»، «آیندههای جهانی»، «جوامع جهانی و چند فرهنگی» و تازهترین آنها «آیندههای پایدار و تغییر اقلیمی» که هر یک توسط هیئت علمی حوزههای دانشگاهی متناظر ارائه شدهاند.
جان مایه کلام آنکه، آینده پژوهی نه صرفاً یک رشته دانشگاهی بلکه یک آموزش همگانی روشمند و هدفمند است که محوریت آن مشارکت فعال همه اقشار در ساخت آیندههای مطلوب است. موضوعی که نباید زیر سایه راهاندازی و گسترش کمی رشته آینده پژوهی در دانشگاههای کشور رنگ ببازد. کاش این بار بتوانیم از فرصت آینده پژوهی برای توسعه کشور استفاده کنیم نه آنکه آن را صرفاً به رشتهای دانشگاهی با ورودی x و خروجی x-n تبدیل کنیم.
در نوشتههای آینده به معرفی کارگاههای آینده پژوهی خواهم پرداخت و سعی خواهم کرد بر اساس تجربههای موفق در جهان، الگویی را برای برگزاری چنین کارگاههایی در ایران به دست آورم.
برای مطالعه بیشتر در خصوص مفاهیم میان رشتگی، بین رشتگی، فرارشتگی و غیره می توانید مقاله زیر را دانلود نمایید.
۰ دیدگاه