https://iranianfuturist.com

وقتی آینده را در نظر می‌گیریم، جامعه اطلاعاتی -اگر مرحله کنونی گذر اجتماعی-سیاسی را باید چنین نام نهاد- از نظر فردی، خصوصاً برای جوانان، پدیده‌ای دو پهلو است. از یک‌سو همان‌طور که در نگاه مثبت می‌تواند امکانات بی‌شماری مانند گسترده شدن امکان ارتباط با دیگران، ارتباطات برخط و لحظه‌­ای، شبکه‌ها، تغییر در سبک زندگی، تغییر در ارزش‌ها و … را ممکن سازد، همین مسائل می‌توانند ابعاد منفی نیز داشته باشند. ابعاد منفی مانند گسترش روزافزون فقر و گسترده‌تر شدن ابعاد این پدیده در جهان و عمیق‌تر شدن شکاف بین کسانی که دسترسی به تکنولوژی دارند و آن‌هایی که از نظر دسترسی، مهارت‌آموزی، نوآوری و … در زمینه فناوری محروم هستند.

در دوران گذر، هر انسانی ممکن است احساس کند که مهارت‌های لازم برای مدیریت زندگی‌اش را ندارد. اگر از چالش‌هایی که منتج از چند بعدی بودن تصاویر آینده‌اند، آگاهی نداشته باشیم، ممکن است به صورت کاملاً غیرعمدی و ناخواسته، به افزایش نابرابری کمک کنیم و اقدامات ما باعث گسترش شکاف بین آن‌هایی که به اصطلاح موفق شناخته می‌شوند و آن‌هایی که ناموفق شناخته می‌شوند، شود.

جوانان برای این که در جامعه اطلاعاتی موفق باشند، باید برای خود کاریزما ایجاد کنند. این وضعیت بیشتر و بیشتر به شبکه‌های عضویت وابسته است. همراه با رشد رسانه‌های اجتماعی، تأثیر گروه‌های عضویت افزایش یافته است. از طرفی، این مسئله به فرد امکان می‌دهد تا خلاق باشد، تعامل داشته باشد و شبکه دوستی خود، مجموعه معیارها، روش زندگی و غیره را انتخاب کند. ما خبرها و اطلاعات را بلادرنگ و بی‌وفقه از گوشه و کنار جهان دریافت می‌کنیم.

آگاهی از امکان فاجعه، جنگ، بلایای طبیعی، تغییرات آب و هوایی و دیگر تهدیدهای محیطی و خشونت‌های انسانی، نابرابری و بی‌عدالتی اجتماعی بهتر از این است که بی‌مقدمه با آن‌ها روبرو شویم. هرچند، این اطلاعات ضرورتاً ما را افرادی باهوش‌تر یا بهتر نمی‌کنند و حتی ممکن است این مسئله ما را بی‌احساس کرده و بی‌تفاوتی ما را  بیشتر کند. به خصوص جوان‌­ترها با اذعان به بزرگ بودن مشکل یا بی‌توجهی به مشکلات دیگران، حس می کنند نمی‌توانند کاری انجام دهند. از طرف دیگر، ذات یکنواختی و همگنی این‌گونه از گروه‌ها و اجتماعات، خود ممکن است باعث فشار بر فرد شود.

علاوه بر این، همین مسئله افزایش تعداد انتخاب‌های پیش‌ رو و امکانات گسترده‌تر موجب می‌شود با پدید‌هایی چون خوش‌گذرانی و کوته‌بینی (shortsightedness) مواجه شویم. عوامل متعددی بر زندگی ما تأثیرگذار هستند که پایداری و ثبات شاخصه همه این عوامل است. حتی اگر برخی از این عوامل مانند ابزارهای فناورانه از این قاعده مستثنی شوند با این حال نوع برخورد ما با این عوامل بسته به قضاوت‌ها و برخی سنت‌های پذیرفته شده از طرف ما دارد. در حالی که سنت‌­ها، فرهنگ و مبانی و اعتقادات ما درک ما از گذشته را می‌سازند، روندهای حاکم بر زندگی در جریان هستند. بنابراین روح زمانه همواره ترکیبی از نو و کهنه است. ترکیبی ساخته شده از تنش میان اعتقادات و ارزش های به ارث برده شده از گذشته و اخلاقیات و ارزیابی‌­های جدید. اینرسی که برای حفظ انسجام جامعه و توسعه صلح در آن ضروری می‌نماید.

 تغییرات در حال تغییر و اینرسی انسانی

برای یک کنشگر فردی، زمان ضرورتاً تجربه‌‌ای ذهنی است، و جامعه اطلاعاتی به عنوان دوران گذر میان اعصار تاریخی، به تفکر شخصی فرد مرتبط است. می‌توان فکر کرد که در جریان مداوم تکامل، چرخه‌های زمانی اتفاقی و جریان‌های متقاطعی وجود دارد که اگر چه زمانی که از منظر کوتاه‌مدت به آن نگریسته شود، از نظر ذاتی و ماهوی عجیب و گاهاً مخالف روندهای موجود به نظر می‌رسد، ولی از نگاه بلندمدت، زمان سیر طبیعی خود را طی می‌کند.

به هر حال وقتی از درون این جریان متقاطع مرتبط با دوره زمانی به آن می‌نگریم، ذات خود تغییر، در حال تغییر به نظر می‌رسد. انطباق رویه و روش‌های مشترک عملکرد، و همچنین عملکرد نهادها و سیستم‌­های به جا مانده از دوره‌های زمانی پیشین، دیگر قابل پیش‌بینی نیست. روش‌ها و عرف‌های مرسوم نیز در موقعیت‌های تصمیم‌گیری کنونی، متناقض، غیر عملی و بی‌فایده به نظر می‌رسند.

پدیده‌هایی وجود دارند که ناپیوسته‌اند، هیچ پیشینه‌ای ندارند (مانند سیگنال‌های ضعیف)، تنها یک بار اتفاق می‌افتند (مانند شگفتی سازها یا پدیده‌های بسیار نادر که اصطلاحا به آنها قوهای سیاه می گویند)، یا حتی اگر از مدت‌ها پیش هم وجود داشته‌اند، ناگهان تغییر می‌کنند یا به چیزی کاملاً متفاوت تبدیل می‌شوند. این پدیده‌ها با عوامل مهم عدم قطعیت همراه‌اند. حتی اگر هنوز هم ندانیم آن پدیده‌ها چگونه جهان را تغییر می‌دهند، می‌دانیم چیزهایی هستند که به ناچار رخ می‌دهند.

۰ دیدگاه

یک دیدگاه بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *