در سالهای اخیر، شکل خاصی از کارآفرینی دیجیتالی ظهور کرده است که اغلب به عنوان اقتصاد اشتراکی (sharing economy) مطرح میشود و در حالت جنینی (نوزایی) خود به سر میبرد. همترازی با عناوینی همچون اقتصاد مشارکتی، اقتصاد گیگ و اقتصاد پلتفرم عموماً میتواند به عنوان یک شکل جدید از مبادلات در نظر گرفته شود که خریداران و فروشندگان از طریق یک پلتفرم واسطه ICT همدیگر را ملاقات کرده و از این رو هزینههای معامله را کاهش دهند.
در سال ۲۰۰۴ مفهوم به اشتراکگذاری (اشتراکی) به مثابه خیرخواهی دوجانبه براساس رفتار اجتماعی توصیف شد. به همین ترتیب، در سال ۲۰۰۷ مفهوم به اشتراکگذاری را اینگونه توصیف کردند: فرایند توزیع دارایی برای استفاده دیگران برای مدت زمان محدود بدون در نظر گرفتن حقوق قانونی برای آن دارایی.
امرزوه اصطلاح «اشتراکگذاری» به عنوان یک چتر بر روی انواع شیوههای اجتماعی، از جمله اشکال اولیه رفتار اقتصادی که از نخستین جوامع مدنی شناخته شده بود، سیطره یافته است و همچنین تعاملات دیجیتالی که در سراسر پلتفرمهای اینترنتی به وجود میآیند را فراهم مینماید. ظهور فنآوریهای وب اجتماعی و قابلیتهای خلق شبکههای بینظیر آن (به طور مثال، فیس بوک ۲.۲ میلیارد نفر را باهم ارتباط میدهد و eBay دارای ۱۶۰ میلیون کاربر فعال است) مرز بین تمایل انسان برای ارتباطات و جامعه، ارائه داوطلبانه و یا غیر داوطلبانه اطلاعات، تبادل، به اشتراک گذاری، تجارت و دسترسی را محو میکند.
اما چرا اشتراکگذاری فایل، نرم افزار اپن سورس، P2P، Crowdfunding، بیت کوین و گاهی اوقات حتی رسانههای اجتماعی، غالبا تحت اصطلاح چتری به عنوان «اقتصاد اشتراکی» قرار میگیرند؟
برخی از منتقدین استدلال کردهاند که تعریف به اشتراک گذاری، پرداخت مالی را شامل نمیشود. در واقع این یک پاسخ محبوب به استفاده از کلمه به اشتراکگذاری است، در حالی که اصطلاح دقیقتر «کرایه دادن» است. اما انعکاس لحظهای نشان میدهد که این کلمه در بسیاری از موارد به خصوص هنگامی که پول بخشی از قرارداد است مورد استفاده قرار میگیرد، از قبیل مواردی همچون اشتراک یک آپارتمان و یا تقسیم هزینه غذا یا حتی اصطلاح معمولِ «به اشتراک گذاشتن هزینهها».
این پدیده در حال رشد در سراسر جهان، ممکن است بازارهای جدیدی را ایجاد کند. از جمله بازار خانه اشتراکی که Airbnb پیشگام آن است. بنابراین میتواند فرصتهایی را برای افراد فراهم کند تا شغلی موقت پیدا کرده و درآمد بیشتری کسب کنند، چرا که نیازمندیهای جستجوگران شغلی امروز ممکن است توسط مشاغل سنتی برآورده نشود. این مفهوم نوپا برای کارگران، یا برای افرادی که مشغول به کار دوم هستند و یا برای مثال، والدینی که به دنبال برنامههای انعطافپذیری که میتوانند با تعهدات خانوادگی سازگار شوند، انعطاف پذیری را ارائه میدهد.
در سال ۲۰۱۵ پژوهشگران نشان دادند که اقتصاد اشتراکی بیشتر مورد استقبال بیکاران و افرادی است که به لحاظ برطرف کردن مسائل مالی در تلاشند.
در دنیای پیچیده کسب و کار، ابتکارات در سازمانها به همان اندازهی تنوع باشگاههای اشتراک محلی خودرو و اقامتگاههای سیار شرکتهای جهانی مانند Airbnb و Uber به این نوع جدید از فعالیت اقتصادی، یعنی «هماهنگی استفاده از منابع مانند فضای زندگی، نیروی انسانی یا اتومبیلها معمولاً از طریق فناوری اطلاعات و ارتباطات مبتنی بر وب»، متکی هستند.
اما علاوه بر ارائه فرصتهای فراوان، این مقوله یک تهدید جدی نیز هم برای کسبوکارهای جوان و هم پابرجا محسوب میشود. کسبوکارهای متعارف متوجه شدهاند که تبدیل کردن خودشان از یک کسبوکار خرده فروشی سنتی به ارائه دهندهی خدمات بدون مالکیت کار سادهای نیست.
البته سیستمهای دیجیتال در اقتصاد سنتی نیز تأسیس شدهاند. اما در اقتصاد اشتراکی آنها به عنوان یک جایگزین برای روابط بین تأمین کنندگان، تولید کنندگان و مشتریان که در اقتصاد سنتی معمول هستند، عمل میکنند. بنابراین، در اقتصاد اشتراکی، سیستمعاملهای دیجیتال میتوانند به عنوان زیرساخت اصلی مورد توجه قرار گیرند. برچسب «اقتصاد پلتفرم» بر اهمیت سیستم عاملهای دیجیتال تأکید میکند. در نمونه Airbnb اگر چه کارکنان هتل ندارند، Airbnb افرادی را استخدام میکند که پلتفرم دیجیتال خود را اجرا و بازسازی میکنند.
متخصصان صنعت، به روشنی تخمین میزنند که اقتصاد اشتراکی تا سال ۲۰۲۵ به ۳۳۵ میلیارد در مقایسه با ۱۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۵ افزایش خواهد یافت. انقلاب پلتفرم و رشد اقتصاد اشتراکی، هرچند که جدید نیستند، اما همچنان یک کلان روند مهماند که ممکن است اقتصاد ما را به طور چشمگیری در دهههای آینده تغییر دهند.
عالیه ..ولی متاسفانه من بین جهان سوم و دوم حتی اول گیر کردیم ..
آیا به مطلبی در مورد اقتصاد هوشمند برخورد کردین؟