زندگی انسانی یک ماشین

۱۷ مرداد ۱۳۹۳ | یادداشت های شخصی

انسان ماشینی یا ماشین انسانی. من به زندگی روزمره خودم فکر می‌‌کنم، به وابستگی بیش از اندازه‌ به ابزارهایم، به لپ تاپ، گوشی تلفن و اپلیکیشن‌‌ها. به این فکر می‌کنم که چه چیزی در من وجود دارد که بر حسب آن بگویم من انسانم. آیا واقعا من انسانم؟!!!

انسان هر چقدر از خودش تمجید کرده و سعی در ایجاد تمایز بین خودش و دیگر اشکال زندگی داشته باشد، این که حیوان ناطق، حیوان سناریونویس یا حیوان خردورز است و چنین و چنان، باز فراموش می‌‌کند که موجودی محدود به لحظه است. محدود به لحظه است زیرا نیاز‌های شدید سیستم اجتماعی ماشینی که او را بر می‌‌انگیزد، تأکید می‌‌کنند که وقت پول است. او در حالی که سراسیمه حرکت می‌‌کند، به ساعتش نگاه می‌‌کند و مغلوب پیشرفت است. کسی که از بدو تولد تحت چنین شرایط فرهنگی باشد، کم‌تر و کم‌تر به آینده فکر می‌کند.

چرا وقتی که روش اصلی و عادی زندگی عقلانی و سودگرا از قبل برای ما در تحصیل، آموزش و انتظارات اجتماعی فرهنگ مصرف‌کننده تعیین شده است، باز نیاز به فکر کردن داریم؟ همان‌گونه که ویلیام برت می‌گوید:

  • «ماشین» دیگر تنها محصولات مادی تولید نمی‌کند؛ بلکه تفکر نیز ایجاد می‌کند. درست در همین جاست که انسان عصر حاضر نطقش، خردش و حیاتش وابسته به ماشین می‌شود و به جای زندگی ماشینی یک انسان باید گفت: زندگی انسانی یک ماشین.

نوشته مرتبط: تولدت مبارک انسان

۰ دیدگاه

یک دیدگاه بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *