۱- ورودیها.
این مرحله جمعآوری اطلاعات و پویش اطلاعات استراتژیک است. روشها، تکنیکها و چارچوبهای فراوانی وجود دارد که از آن بین تکنیک دلفی و پویش محیطی احتمالاً شناختهشدهترین هستند. ابزارها و فنهای «هوشمندی رقابتی» در اینجا مفید هستند. زمانی که فعالیت جمعآوری ورودیها در سطح سازمانی انجام میشود، از واژه «پویش اطلاعات استراتژیک» استفاده میشود و گاهی اوقات از واژه «پویش استراتژیک» در عوض واژه تا حدی منفعل «پویش محیطی» یا واژه تا حدی منفی «سیستم هشدار اولیه». اکثر برنامهریزیهای استراتژیک شامل چیزی است که پویش محیطی نامیده میشود که هر فردی میداند چگونه آن را انجام دهد.
۲- فعالیت آیندهنگاری.
این مرحله میتواند به عنوان مرحلهای که از سه گام گسترده که از یک توالی منطقی پیروی میکند در نظر گرفته شود. اولین گام تجزیه و تحلیل است:
- تجزیه و تحلیل که به بهترین نحو به عنوان مرحله اولیه و ابتدایی برای فعالیت عمیقتر در نظر گرفته میشود، بهجای اینکه به عنوان یک تکنیک مستقل در نظر گرفته شود. نوع سؤالهایی که در این مرحله پرسیده میشود اینگونه است«چه چیزی به نظر میرسد اتفاق میافتد؟». هدف جستجوی یک «برش مقدماتی» در ایجاد و خلق طبقه و نظمی خارج از تنوع گیجکننده دادههایی است که مرحله ورودیها معمولاً ایجاد میکند، بنابراین با مرحله فرعی تبدیل هورتن(۱۹۹۹) مشابه است. ابزارهای رایج در این مرحله تجزیه و تحلیل روند، تحلیل تأثیر متقابل و تکنیکهای تحلیلی مشابه است. نتایج حاصل از تحلیل سپس به گام و مرحله دوم وارد میشوند،
- تفسیر که این سؤال را میپرسد «چه چیزی واقعاً اتفاق میافتد؟» و به دنبال کندوکاو سطوح زیرین ظاهر تجزیه و تحلیل در پی ساختار و بینشهای عمیقتر است. این قلمرو و حوزه آیندهپژوهی انتقادی، تجزیه و تحلیل لایهای علتها، تفکر سیستمی و دیگر رویکردهای عمیق تفکر درباره آینده است. سومین گام خلق واقعی دیدگاه روبهجلو است.
- چشمانداز. این گام (مرحله) جایی است که دیدگاههای مختلف درباره آیندههای بدیل بهوضوح بررسی یا خلق میشوند. اینجا جایی است که روشهای سناریونویسی، چشم اندازسازی و روشهای تجویزی در فرآیند آیندهنگاری گستردهتر به کار میروند.
۳- خروجیها.
خروجی فعالیت آیندهنگاری دو بعدی است: محسوس و نامحسوس. برخی خروجیهای محسوس میتوانند شامل طیف واقعی گزینههای خلقشده توسط کار باشد. خروجیهای نامحسوس شامل تغییرات در تفکر افراد درگیر در کل فرآیند است، بهویژه بینشهای درگیر در گام تفسیر و از طریق خلق دیدگاههای روبهجلو در گام چشمانداز. خروجی نامحسوس تا حدودی برای افراد منطقی و عینی بهسختی قابلتأیید یا حتی تشخیص است. اما بدون شک این خروجی مهمترین خروجی است به دلیل روشی که بسیاری از مکانیسمهای توسعه استراتژی را تغییر میدهد که ادراک اذهان درگیر در استراتژی سازی نامیده میشود. روشهای بهکاررفته در گام خروجی حتماً نباید آیندهگرا باشند، چراکه تمرکز این گام بر درک بینشها، پیش از تدوین استراتژی است.
۴- استراتژی.
بخش نهایی این چارچوب، استراتژی است. از آنجائی که آیندهنگاری به وقوع پیوسته است، حالا خروجی مناسبی برای تصمیم گیران در تصمیمگیری و هدایت اقدامات استراتژیک برای پیادهسازی(یعنی فعالیتهای آشناتر توسعه استراتژی و برنامهریزی استراتژیک) است. البته نتایج فرآیند استراتژی باید به طور مرتب در قالب ورودی چارچوب آیندهنگاری کلی بازخورد داده شود «یک حلقه بسته» تا ارزیابی مجدد و اصلاحات مسیر مستمر امکانپذیر شود در طی سفر استراتژی.